آموزش یادگیری ذهن آگاهانه توسط مهندس کوثری

در قرن بیست و یک برای با سواد بودن یادگیری را باید یاد گرفت.

آموزش یادگیری ذهن آگاهانه توسط مهندس کوثری

در قرن بیست و یک برای با سواد بودن یادگیری را باید یاد گرفت.

آیا می دونین کسب درآمد حداقل روزانه 20-50 دلاری از پاکت آپشن خیلی خیلی راحته؟ (https://is.gd/pocketoption)

آیا تا به حال محیط بروکر پاکت آپشن را تجربه کرده اید؟
آیا می دونین که از طریق 
پاکت آپشن می تونین هر روز حداقل بیست تا 50 دلار وارد حساب بانکی تون کنین؟
خیلی ساده است ها!؟

تمام توضیحات فارسی نحوه ثبت نام و واریز و برداشت پول و خلاصه تمام قلق های کار با پاکت آپشن هم به زبان فارسی با متن و فیلم اینجا هست.
https://pocketoption.blogsky.com
از همین جا هم می تونی ثبت نام کنی واردش بشی


امکان واریز آن لاین مبلغ محصولات کوثرپرداز در هر ساعت شبانه روز

 

 

اگر کارت سیبای بانک ملی دارید و رمز دوم آن ایجاد کرده اید می توانید به صورت آن لاین و در هر ساعت شبانه روز با کلیک روی لینک زیر از طریق وب سایت بانک ملی ایران مبلغ مورد نظر خود را به کارت ملی به شماره 6037991193491812 منتقل کنید و اطلاعات انتقال را به ایمیل kowsarmail@gmail.com  بفرستید

عزیزانی که کارت سیبای بانک ملی را دارند می توانند از طریق اینترنت و وب سایت
 در هر ساعت شبانه روز مبلغ مربوط به هر محصول را به کارت شماره
6037991193491812
در وجه آقای غلامعلی کوثری منتقل و اطلاعات مربوط به انتقال را به ایمیل
همراه با نشانی پستی کامل خود و نام دقیق محصولات درخواست ارسال نمایند.برای تائید و هماهنگی بیشتر می توانید با تلفن های شرکت

  تلفن های تماس با روابط عمومی شرکت :
8-77788465-021

 77054279-021
 77964741-021
 شماره های همراه
 09365839384
 09193137110
تماس بگیرید و درخواست خود را اطلاع دهید. در سریع ترین زمان ممکن محصول درخواستی به نشانی شما ارسال خواهد شد.

ارزان سازی کلیه دی وی دی های رزمی کوثرپرداز - هر دی وی دی 2500 ت

ارزان سازی کلیه دی وی دی های رزمی کوثرپرداز - هر دی وی دی 2500 تومان

اگر علاقه مند به هنرهای رزمی هستید. اگر رزمی کار هستید و در یکی از شاخه های رزمی به صورت حرفه ای مشغول می باشید. اگر می خواهید دانش رزمی و دفاع شخصی خود را با بهره گیری از آموزش های بزرگترین استادان رزمی کار دنیا ارتقا بخشید. بدانید که بهترین فرصت هم اکنون در اختیار شماست.
شرکت کوثرپرداز به مناسبت دهه فجر و سال نو 91 ، کلیه آلبوم های آموزش رزمی خود در تمام رشته ها را با ارزان ترین قیمت و با کیفیتی عالی ، به علاقه مندان هنرهای رزمی تقدیم می کند.
 هر دی وی دی رزمی کوثرپرداز فقط به قیمت 2500 تومان در اختیار شما قرار می گیرد.
****
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد دی وی دی های آموزشی ارزان کوثرپرداز
می توانید به نشانی زیر مراجعه نمائید
http://eco.kowsarpardaz.com


تکنیک های مختلف تفکر جانبی



تکنیک دیگر تفکیک می‌باشد. در این روش برای حل مسئله، آنرا به قسمتهای مختلف تقسیم می‌کنیم و آنگاه آنرا حل می‌کنیم. اغلب اوقات حل کردن یک مسئله بزرگ بسیار مشکل است و چنانچه بتوان آنرا به بخشهای کوچکتر تجزیه کرد حل کردن آن بسیار راحتتر خواهد شد. این موضوع به مثل معروف تفرقه بینداز و حکومت کن‌ برمی‌گردد و همچنین شکستن دسته‌های از چوبها. خیلی اوقات شکستن یک مسئله به مسئله‌های کوچکتر امری دشوار است و به نظر می‌رسد نتوان به تقسیمات دقیق و بدون نقص رسید. اما همواره اقدام به این عمل هر چند که دارای نقص باشد بهتر از سرگردانی برای حل یک مسئله است. هدف از تفکیک گریز یکپارچکی فتخ نشدنی یک مسئله است.

روش قلب. روش قلب از دو روش قبلی جانبی‌تر است. در این روش موضوعات را به همان شکلی که هستند در نظر قرار داده و سپس آنرا وارونه می‌کنیم. شما آب را به جای سرایزشدن از کوه بطرف بالا روانه می‌سازید. یا اینکه فکر می‌کنید به جای اینکه شما اتومبیل را برانید اتومبیل شما را هدایت می‌کند. هر نوع وارونه سازی سودمند خواهد بود و همواره بخاطر داشته باشید که تنها یک راه حل درست وجود ندارد. شخص در تفکر جانبی بدنبال جواب درست نمی‌رود بلکه تنظیم اطلاعات متفاوتی را جستجو می‌کند. که باعث یک نگرش متفاوت به موضوع میگردد.

مثال زیر را در نظر بگیرد. یک گله گوسفند به آرامی‌در طول جاده‌ای باریک و محصور بین دو کوه بلند حرکت می‌کند. یک اتومبیل با سرعت به گله میرسد. و از شبان می‌خواهد که گله را به کنار جاده ببرد تا اتومبیل او بتواند رد شود. چون جاده باریک است شبان نمی‌تواند گوسفندان را به کنار براند و برای همین، موضوع را وارونه می‌کند و از راننده می‌خواهد اتومبیل را متوقف کند تا او گله را به سمت عقب اتومبیل هدایت کند.

در بعضی موارد عمل قلب ممکن است به کلی مضحک جلوه کند مهم نیست، تمرین در استهزاء به همان اندازه تمرین در قلب مفید است. روش وارونه‌ سازی جهت گریز از الزام در نگرش به موضوع به شیوه متداول مورد

استفاده قرار می‌گیرد. مهم نیست که روش جدید دارای معنی باشد زیرا پس از حصول این گریز حرکت بطرف جوانب ساده تر خواهد بود. آیا تابحال اتفاق افتاده است که برای رسیدن به محلی در شهر از یک مسیر ثابت استفاده کنید. بدون اینکه بدانید راه فرعی و کوتاهتری نیز وجود دارد؟. دراینگونه موارد از کنار راه فرعی عبور می‌کنید ولی هرگز آنرا مورد جستجو قرار نمی‌دهید. در این مواقع شما با استفاده از مسیرهای کلیشه ای به مقصد می‌رسید. وقتی چیزی غلط است ما بیشتر به جستجو می‌پردازیم ولی وقتی چیزی صحیح است تفکر ما به یک سکون و مکث منتهی می‌شود به همین دلیل است که ما به تفکر جانبی نیاز داریم تا این انسداد در اثر گشودگی را شکسته و قالبها را حتی وقتی نیازی احساس نشود تغییر ساخت دهیم. انسداد در اثر گشودگی بدین علت است که راههای فراوانی برای رسیدن به مقصد وجود دارد ولی شخص به دوعلت آنها را انتخاب نمی‌کند اول آنکه بنا به عادت از یک مسیر خاص به مقصد می‌رسد و تنها اگر احساس کند که راه انتخابی مسدود شده است مسیرهای دیگر را نیز امتحان می‌کند. در حالت دوم مسیر و انشعابات وجود دارند ولی شخص از آنها اگاه نیست. ولی انسداد در اثر گشودگی در تفکر بسیار متداول است از یک طرف این اساس تفکر است زیرا تفکر باید براساس فرضیه و گمانهایی برمبنای تجارب گذشته انجام شود. بنابراین این عمل می‌تواند سودمند باشد ولی از جهت خلق ایده های نو و پدید آوردن قالبهای جدید از معایبی برخوردار است. عمل انسداد بر اثر گشودگی اساس نیاز به تفکر جانبی است. تفکر جانبی کوششی است برای بهم پیوستن چیزها به گونه ای جدید. اینکه راه قبلی چقدر با کفایت به نظر برسد از اهمیت برخوردار نیست.

خلاقیت و تفکر جانبی

گرد آوری و ترجمه: ندا خلفی – کارشناسی ارشد طراحی صنعتی


مطالب این مجموعه، در برگیرنده خلاصه‏ای از مجموعه مقالات منتشر شده در زمینه تفکر جانبی است که به صورت مختصر به گردآوری اطلاعات اولیه در این زمینه پرداخته است.  مطالب در 3 مقاله جداگانه به صورت زیر ارائه شده اند:

 

1-تعریف تفکر جانبی:

این بخش به منظور آشنایی و درک بهتر مفهوم تفکر جانبی به تعریف کلی از این مقوله می‏پردازد.

 

2- مقایسۀ تفکر منطقی و تفکر جانبی :

در این بخش سعی‌ بر این بوده که با مقایسه دو روش تفکر منطقی‌ و جانبی به مزایای استفاده از تفکر جانبی در ارائه‌ ایده‌های خلاق و جدید اشاره شود.

 

3-خلاقیت و تفکر جانبی :

بخش سوم با تمرکز بیشتر به موضوع خلاقیت و مروری بر روش‏ها و تمرین‏های مختلف تفکر جانبی به ارائه ایده‏های جدید و خلاق کمک می‏کند.

 

3- خلاقیت و تفکر جانبی :

تفکر جانبی یک استعداد نیست بلکه یک مهارت است که می‏توان آن را کسب کرد و نیاز به آموزش و تمرین دارد ،همان طور که ورزش کردن برای تقویت بدن مفید است؛ تفکر نیز برای تقویت ذهن هر روز باید به کار گرفته شود تا به یک عادت تبدیل شود و در مواقع مورد نیاز بتوان به راحتی آن را به کار برد. برنامه تفکر جانبی ، خلاقیت منحصر به فرد هر شخص را آموزش داده و مهارت‏های ارائه ایده را با استفاده از اطلاعات و تجربیات شخصی ممکن می‏سازد و به شخص امکان می‏دهد که ایده‏های جدید خود را افزایش دهد." (5-1)

هیچ کس تاکنون فکر جدیدی که دوست ندارد را خلاقیت نام ننهاده است ولیکن تفکر جانبی فرآیندی خنثی است یعنی گاهی به کارگیری آن به جواب‏های خوبی می‏رسد که آنها را دوست داریم ولی گاهی به هیچ جوابی نمی‏رسیم. لذا روش تفکر جانبی با بسیاری از تکنیک‏های خلاقیت متفاوت می‏باشد. "از آنجا که ما معمولاً تنها به دنبال ایده‏ای هستیم که حرف آخر را بزند، سایر ایده‏ها را نادیده می‏گیریم. در حالیکه ممکن است آنها هم دارای ارزش‏های نهفته‏ای باشند و افق‏های تازه‏ای را به ما نشان دهند. برخی از آنها طرح‏های ناقصی هستند که نیاز به کار دارند.

یک ایده پس از شکل یافتن باید پاسخ‏گوی 2 دسته نیازهای ما باشد:

اول مطابقت طرح با مقتضیات موجود، عملی و قابل اجرا بودن آن می­باشد که این کار با اعمال محدودیت­ها شکل می‏گیرد؛ در واقع قیود و محدودیت­های موجود به ایده شکل می­دهند نه اینکه مانعی در برابر آن ایجاد کنند.

دوم نیازهای استفاده‏کنندگان آن ایده است. بنابراین بخشی از روند شکل‏دهی طرح‏ها بنا بر نیازهای مصرف‏کنندگان صورت می‏گیرد." (2-162)

"بدین سان در ابتدا ایده‏های جدید و خلاق که دارای بعد حرکتی باشند را بیان می‏کنیم و سپس به ارزیابی مثبت و جستجوی ارزش‏های آنها می‏پردازیم و همچنین به قابلیت اجرا و منافع ناشی از آن و نکات منفی و مشکلات موجود در طراح‏ها پرداخته و در مرحلة نهایی طرح را در معرض داوری احساسات شخصی قرار می‏دهیم که آیا این ایده در ما ایجاد علاقه و شور و اشتیاق می‏کند؟ در غیر این‏صورت موفقیت آن بعید است" (2-163)

"ایدة دیگر بر پایة این تصور است که همة افراد خلاقند ولی از آن منع شده و نمی‏توانند آن را بروز دهند پس تمامی تلاش‏ها در جهت آزاد و رهاسازی آنهاست تا بتوانند خلاق باشند به همین دلیل تشویق می‏شوند تا مانند بچه‏ها سرزنده و شاد باشند. اما این تصور نیز به تنهایی کافی نیست." (6-4)

"به عنوان مثال: یک فرد معمولی که بوسیله طناب بدنش را بسته‏اند، کاملاً آشکار است که هرگز قادر نخواهد بود ویولون بنوازد. اما اگر طناب‏ها بریده شوند، آیا این کار موجب می‏شود که این انسان آزاد و رها یک ویولونیست شود؟

بریدن طناب‏ها حقیقتاً قدمی لازم و اجباری است اما قدمی کوچک است این فرد هنوز باید مهارت‏های لازم برای نواختن ویولون را بدست آورد. در نتیجه آزاد و رها بودن به معنای کل روند خلاقیت نیست بلکه قدم اول است و لازم است در قدم‏های بعدی شخص مهارت‏های لازم را کسب کند." (6- 4)

 

" نکتة آخر اینکه طراحی یک مصنوع، یک پروسۀ خلاق و ذهنی است، جایی که بسیاری از جنبه‏های تفکر جانبی باید نقش خود را ایفا کنند. طراحی مانند نوآوری و ابتکار است ولیکن وسیع‏تر از آن می‏باشد. جنبه دیگر طراحی در مقایسه با نوآوری، در مبحث رقابت و مسابقه می‏باشد.

پروسه تفکر جانبی در طراحی  شامل گام‏های زیر می‏باشد:

1- لیستی از نیازها باید تهیه شود.این بدین معناست که حتی موارد آشکار نیز باید به شکلی واضح نوشته شوند.

(مثال: در طراحی ماشینی برای چسباندن تمبرهای پستی روی پاکت نامه‏ها باید روی کاغذ دقیقاً نوشته شود که این ماشین با جزئیات کامل چه کاری را انجام می‏دهد؛ چه محدودیت‏هایی در بر دارد و غیره. در این پروسه، بسیاری از پیش‏فرض‏های مربوطه به سادگی آشکار می‏شوند. مثلأ کلمه چسباندن معانی زیادی دارد و اگر کار چنین دستگاهی فقط چسباندن تمبرها باشد می‏توانیم یک درجه بالاتر فکر کنیم که آیا اصلأ نیازی به تمبر هست؟ -همانطور که در بسیاری از کمپانی‏های بزرگ به جای تمبر از مهرهای تاریخ‏دار استفاده می‏شود.- و قدم بعدی ضرورت وجود پاکت‏هاست که در پست الکترونیک به پاکت نیازی نیست.)

2- ساختن مصنوع نهایی زمان زیادی می‏برد و گران تمام می‏شود؛ در نتیجه پیش از ساختن پروتوتایپ شخص باید از عملی بودن طرح خود تقریباً مطمئن باشد. در نتیجه اغلب  تلاش‏های مختلف و موازی بسیاری صورت می‏گیرد تا طرح نهایی ساخته شود. در این مرحله، تفکر همچنان با موارد بیشتری به جدال بر می‏خیزد.

3- هنگامی که در ارائه ایده به طرحی رسیدیم که احساس کردیم کافیست و ما را خشنود می‏سازد؛ تفکر در این مرحله می‎ایستد و اگر این اتفاق خیلی زود رخ دهد، نتیجه یک راه حل نامطلوب و غیر بهینه خواهد بود.

بهتر است که انرژی تفکر بیشتری را صرف جستجو برای بهبود نتیجه‏ای کنیم که پیش از این به نظر می‏آمد کافیست. هر ایده‏ای که در لحظه‏ای به وجود می‏آید، دارای این پتانسیل است که بعداً پیشرفت کند.

4- مصنوعات اگر چه به صورت پروتوتایپ و یا نقشه و رسم‏های فنی بیان می‏شوند، با این حال باید مورد امتحان و آزمایش قرار گیرند. محصولات صنعتی باید در زمینه‏های بسیار بزرگی از تنوعات به حیات خود ادامه دهند. فکر کردن به ردیفی از تست‏های متفاوت برای آزمایش محصول ممکن است باعث گمراه شدن و حتی مسدود شدن یک ذهن خلاق شود. " (9- 13)

 

"به طور کلی در تفکر جانبی به ایده‏های اولیه که خود می‏توانند موجب شکل‏گیری ایده‏های جدید بعدی شوند " انگیزش" گفته می‏شود و انگیزش به خارج شدن از الگوهای قدیمی و همیشگی تفکر می‏پردازد و صرف‏نظر از اینکه فکر جدید، فکری پسندیده یا ناپسند است، خواهان کاربرد آن می‏باشد و این به دلیل ارزش حرکتی آن ایده است که می‏تواند درشخص ایجاد انگیزه کند." (5-9)  لذا هدف از بکارگیری روش‏های تفکر جانبی بالا بردن خلاقیت ذهن با وجود محدودیت‏های بسیار است و بدین‏سان کسب این مهارت‏ها می‏تواند زمان و تمرکز لازم برای خلاق‏تر شدن را در اختیار افراد بگذارد.

 

ابزار و تکنیک‏های تفکر جانبی :

تکنیک‏های تفکر جانبی برای یافتن راه‏های جدید به کار می‏روند و به مرور زمان هنگامی که مهارت در بکارگیری این ابزار فرا گرفته شد، ‏توان آنها را در موارد مختلفی به کار برد.

در تفکر منطقی هر فکری که پس از فکر دیگری می آید باید مشکل را به راه حل نزدیک‏تر کند و این احساس را در متفکر بوجود آورد که پیشرفتی در حال رخ دادن است همچنین در تفکر منطقی همواره قبل از بیان ایده، باید دلیلی برای آن باشد ولیکن در تفکر جانبی ممکن است دلیل بیان یک ایده پس از طرح آن معلوم و مشخص شود.

با این حال قضاوت ذهن ، پروسه تفکر جانبی را سخت و حتی گاهی مسدود می‏کند. در نتیجه در سیستم تفکر جانبی باید هوشیار و آگاه بوده و از ارتباطات پله‏ای افکار و حواس‏پرتی در تمامی لحظات تفکر اجتناب شود.

در ابتدای استفاده از ابزار و روش‏های تفکر جانبی شاید خام و غیر حرفه‏ای به نظر برسند و احساس کنیم که باعث کند شدن پروسة تفکر ما می‏شود و اگر پیاده برویم سریع‏تر به مقصد می‏رسیم اما زمانی‏که مهارت دوچرخه‏سواری را کسب کردیم ، بسیار برتر و ممتازتر از راه رفتن خواهد بود.

در تمامی تکنیک‏هایی که ذکر خواهد شد، هدف از تفکر ، تغییر الگو از یک مسیر به مسیری دیگر است و اگر این ابزارها به درستی به کار گرفته شوند و به آنها تسلط کامل داشته باشیم در آن زمان به بهترین نحو پاسخگو خواهند بود.

 

1- واژة پو :

(Po : P حرف اول کلمة «Provocation» به معنای انگیزش و O حرف اول کلمة "Operation" به معنای عمل می باشد.) (2-149))

"این واژه فقط به عنوان نمادی قراردادی است برای نشان دادن یک ایدة محرک که دارای ارزش‏های حرکت آفرین می‏باشد." (1-88)

هنگام ارائه ایده خارج از محدودة ادراک معمول و یا بیان راه‏حل‏های با انگیزش، قبل از هر کدام از ایده‏ها، از پیشوند "پو" استفاده می‏شود که بدانیم این ایده، یک ایدۀ باارزش و معتبر و الزاماً یک راه حل نیست بلکه محرک و انگیزه‏ای برای ارائة ایده‌های جدیدتر می‏باشد.

به عنوان مثال:

-                     فنجان‏های "پو" از یخ ساخته شوند.

-                     اتوبوس‏های "پو" به مسافران، بابت سوار شدن پول پرداخت کنند.

-                     کاغذهای "پو" پس از یک هفته سیاه می‏شوند.

-                     اتومبیل‏های "پو" چرخ‏های مربع شکل دارند.

"این ایده منجر به پیدایش دوازده روش مختلف تفکر درباره اتومبیل‏ها و چرخ آنها شد که به چند مورد اشاره می‏شود:

  • باد لاستیک تویی، در حد معمول باشد و باد لاستیک رویی کمتر باشد تا اصطکاک بیشتری با زمین داشته باشد.
  • در نقاط برفی، گلی و ماسه‏ای پیچ روی چرخ مربع شکل باید روی چرخ معمول بسته شود.
  • اتومبیل از روی دست‏اندازهای جاده به نرمی حرکت کند، نه آن که بر روی آن کوبیده شود که این کار با استفاده از چرخ معلق و کمک فنر ضربه‏گیر، میسر است.
  • لاستیک باید عاج‏دار باشد تا از مشکلات برهم خوردن تعادل جلوگیری کند.
  • وسایل نقلیه سنگین باید به ترمزهای مخصوصی مجهز شوند که به طور عادی با سطح جاده تماس ندارند ولی در موارد خطرناک هیدرولیکی عمل می‏کنند.
  • دستگاه جداگانه‏ای برای چرخ‏هایی که قوة محرکه دارند و چرخ‏هایی که قوه محرکه ندارند، باید ساخته شود.
  • اتومبیل‏ها باید دارای کمک دنده و ضامن خودکار باشند تا در جاده‏های شیب‏دار بتوان راحت آنها را پارک کرد.
  • لاستیک‏ها باید عاج‏دار باشند تا مشکلات ناشی از ترکیدن و پنجر شدن آنها کاهش یابد.
  • لاستیک‏ها باید هندسۀ مختلف‏الشکل یا دارای برآمدگی باشند."(1-91)

 

2- انگیزش اتفاقی (Stimulating in Random Fashion)

"این روش ساده‏ترین و خوشایندترین روش تفکر جانبی است که امروزه به شکل رسمی بسیار مورد استفاده قرار می‏گیرد. این انگیزش از روی پدیده‏ای، واژه‏ای، مجله‌ای یا نمایشگاهی ایجاد می‏شود. این نوع انگیزش انتخاب نمی‏شود بلکه شخص باید خود را در معرض نفوذ اتفاقی آن قرار دهد بدین معنا که بدون پیش‏زمینة ذهنی و فکر قبلی واژه انتخاب می‏گردد" (1- 95)

"برخی از روش‏های انگیزش اتفاقی که به ایده‏های متعددی منجر می‏شود به قرار زیر است:

-                     یک جسم یا شیء در اطراف خود را انتخاب کرده و آن را به مشکل ربط دهید.

-                     شخصیت معروفی را در نظر آورید(حیوان، شخصیت اسطوره‏ای یا کمدی و یا قهرمان کارتون‏ها مثل مرد عنکبوتی و غیره) و تصور کنید این شخص چگونه می‏تواند به حل مشکل ما کمک کند.

-                     مشکل را به کشور دیگری و یا به نقطة دیگری از زمان با رژیم سیاسی دیگری و یا غیره انتقال دهید.

-                     مشکل را به یک محیط فیزیکی متفاوت ببرید. (مثلاً زیر آب - جاذبة زمین به صورت افقی باشد - همه چیز سبز باشد- هیچ سوراخی وجود نداشته باشد - همه چیز شفاف باشد - هوا صفر درجه باشد - جهان دو بعدی باشد و غیره" (9-22)

مثال:

-                     استفاده از واژه اتفاقی "پنیر" برای طراحی تلویزیون

-                     استفاده از واژه اتفاقی "قورباغه" برای طراحی مصرف سیگار

" در اینجا داریم: سیگار- پو- قورباغه. قورباغه جهیدن را تداعی می‏کند. یک نوع حرکت متناوب همراه با انقطاع. خوب، پس می‏توانیم به طرحی نو برسیم: طرح سیگاری که پس از مدت کوتاهی خود به خود خاموش می‏شود. این سیگار می‏تواند احتمال وقوع آتش‏سوزی ناشی از سیگار را کم کند. همچنین می‏تواند به افراد سیگاری فرصت دهد تا در چند مرحله از یک سیگار استفاده کنند و در مجموع از میزان سیگار کشیدن آنها (که معمولاً با میل به آتش زدن سیگار آغاز می‏شود) بکاهد. خود این «انگیزش» نیز می‏تواند فکر جدید دیگری را طرح کند. فکر سیگاری که واقعاً «کوچک» است و کشیدن آن بیشتر از یکی دو دقیقه طول نمی‏کشد."(2-148)

 

3- انگیزش نامعقول (Inverting the Obvious)

"در این روش کاری را که در حالت معمول و مرسوم انجام می‏گیرد، برای ایجاد انگیزه، عکس آن را در نظر می‏آوریم یعنی آنچه را که به صورت پیش‏فرض و واقعیت‏ها پذیرفته‏ایم، معکوس کنیم و بدین ترتیب از خط سیر اصلی تفکرمان گریز بزنیم.

شکل‏های دیگر این نوع از انگیزش شامل، مبالغه، تغییر شکل و تهییج است" (1-90)

مثال:

-                     هواپیماها به طور وارونه به زمین بنشینند.

-                     می‏خواهیم هر چه زودتر از شر هوای پاک محیط آسوده شویم!!

-                     بانک‏ها در ازای پرداخت وام به مشتری به آنها بهره نیز می‏دهند.

-                     فروشگاه به مشتریان در قبال خرید جنس پول پرداخت می‏کند. " (9-18)

"مشتریان معمولاً در قبال آنچه می‏خرند پول پرداخت می‏کنند. حال عکس آن در نظر گرفته می‏شود. فروشگاه "پو" به مشتریان خود در قبال خرید جنس، پول پرداخت می‌کند. این نظر می‏تواند ما را به تفکر جدید «برگة» خرید برساند. در این طرح در قبال مقدار مشخصی خرید، برگه‏ای معادل بخشی از قیمت جنس به مشتری داده می‏شود. این طرح می‏تواند، ما را به طرح جدید دیگری برساند. مثلاً می‏توان میزان خرید کلی یک مشتری را در طول زمان حساب کرد و هر گاه خرید او به حد معینی مثلاً هزار دلار رسید جایزه‏ای به او پرداخت کرد."(2-147)

«انگیزش‏ها» لزوماً نباید بی‏معنا و غیر منطقی باشند، می‏توان از ایده‏های کاملاً جدی و معقول نیز به عنوان یک «انگیزش» استفاده کرد.

"برای پیدا کردن راه گریز می‏کوشیم یا روش‏های مفروض و مسلم را تغییر دهیم و یا راه جانشینی برای دستیابی به هدف‏ها بیابیم و یا روش خاصی را امتحان کنیم، بدین‏سان بر امور و پدیده‌های مسلم متمرکز می‌شویم که آیا آنها واقعاً تنها راه انجام امورند یا بهترین راه نیز هستند." (1-93)

 

4- تبادل اندیشه (Brainstorming):

“بسیاری از تصمیمات جدید امروزی طی پروسه‏هایی که در آنها تبادل اندیشه استفاده شده است، بدست آمده‏اند با این حال این کار دارای قواعد خاص خودش است:

1-                   در مقابل ایده‏های همدیگر می‏توان واکنش نشان داد ولیکن فقط با جنبة مثبت.

2-                   کلمة  "بله اما"  ممنوع می‏باشد و کلمه  "بله و " جایگزین می‏شود.

3-                   قبل از مذاکره، نباید راجع به عملی و امکان‏پذیر بودن هیچ ایده‏ای فکر شود.

4-                   هر کس اجازه دارد جمله‏اش را تمام کند.

5-                   تمامی صحبت‏ها روی کاغذ ثبت می‏شوند ولی صداها ضبط نمی‏شوند (زیرا برخی افراد به دلیل وجود ضبط خجالت کشیده و راحت صحبت نمی‏کنند.)

6-                   رئیس یا سر مجلس نباید در بحث شرکت کند.

7-                   قبل از آغاز بحث اصلی، یک مرحلة دستگرمی وجود دارد. هرکاربردی از موضوع که به ذهن خطور می‏کند بیان می‏شود.

8-                   جمع باید حداقل دارای یک غریبه باشد. این افراد هیچ دیدگاهی راجع به موضوع ندارند به همین دلیل بسیار کارآمد می‏باشند همچنین از جنبة طنز نیز مفیدند.

9-                   روش تبادل افکار زمانی باید استفاده شود که مشکل و مسئله کاملاً باز باشد و سئوالی راجع به آن نباشد.

10-               پس از جلسة تبادل افکار نشستی به منظور چک کردن ایده‏ها برای عملی بودن آنها صورت می‏گیرد که می‏توان از متخصصان مربوط نیز دعوت کرد." (9-19)

5- مبارزه و رقابت (Challenging Pre-assumptions)

"به این روش -منطق جفنگیات- نیز گفته می‏شود. این تکنیک به مبارزه با راه‏های مسلم و پدیده‏هایی که همیشه همانطور بوده‏اند و یا هستند، می‏پردازد. زیرا این پیش‏فرض‏های از پیش‏ساخته شده، مانع رسیدن ما به راه‏حل هستند. پیش‏فرض‏ها جزئی از مفاهیم زندگی هستند که منشأ مختلفی می‏توانند داشته باشند مانند آموزش و پرورش، مذهب، تاریخ، فرهنگ و رفتار اجتماعی و غیره" (9-8)

اگر چه مبارزه با این فرضیه‏ها کار بسیار سختی است ولیکن این کار برای هدایت ادراک به سمت شناسایی خارج از محدوده‏های رایج و جاری می‏باشد.  مثال:

-                     فرمان‏های اتومبیل حرکت نمی‏کنند.

-                     لیوان‏های نوشیدنی ته ندارند.

-                     رستوران‏ها غذا ندارند.

-                     لیوان‏های قهوه بدون دسته باشند. (1- 94)

اگر لیوان‏ها دارای دسته باشند هیچ مشکلی نیست ولی مبارزه زمانی آغاز می‏شود که باید به دفاع از لیوان‏های بدون دسته پرداخت، اگر دسته برای نگهداری لیوان هنگامی‏ که داغ است می‏باشد ،می‏توان دستۀ مجزا برای آن طراحی کرد و یا جای انگشت روی لیوان ایجاد کرد که عایق باشند و حرارت را به دست منتقل نکند می‏توان لیوان را از قسمتی غیر از دسته بلند کرد و غیره

 

6- تقسیم‏بندی به اجزاء فرعی (Subdividing):

"این تقسیم‏بندی بدین معناست که دقیقاً مشکل را به اجزاء فرعی تشکیل‏دهنده‏اش تقسیم کنیم زیرا هر کدام از اجزاء، می‏توانند الهام‏بخش ایده‏ها و انگیزه‏های جدیدی شوند. این الهام‏بخشی بدین‏گونه صورت می‏گیرد که هر یک از اجزاء صورت مسئله ، نام مشخصی دارند و این نام‏ها می‏توانند ذهن را به ایده‏های جدیدی معطوف کنند. باید این عمل تقسیم‏بندی را قبل از تفکر جدی و منطقی راجع به حل مشکل انجام دهیم به این دلیل که حالت منطقی اجازه نمی‏دهد ذهن‏مان خیلی باز باشد" (9-17)

 

"مثال: دستگاهی برای چسباندن تمبرهای دستی روی پاکت‏ها. " (9-17)

 

پاکت

کاغذی که تا خورده است

تقریباً سطحی صاف دارد

آیا از بسته بودن آن مطمئن هستیم

با شکلی کاملاً تعریف‏شده

آیا پاکت‏ها به شکل استاندارد تولید

می‏شوند؟

تمبر پستی

یک تکه کاغذ کوچک

نگهداری با مراقبت - جاگذاری دقیق روی

پاکت

دارای سطح رویی و زیرین است

به شکل رول یاشیت‌های

‌بزرگ تولید می‌شوند

برشخورده و جدا می‏شوند

شیت یا رول بودن آن جزئی از قوانین است؟

چسباندن

رطوبت (چسب)

ذخیره  در : پمپ  یا  ابر یا  ظرف  و ...

زنگ زندگی، کپک زدگی

فشار آرام

توسط فنر- فشار هوا- الاستیسیتی

زمان کوتاه

دستگاه

جدا کردن قطعات

دنده - چرخ دنده- اهرم

موتور الکتریکی- منبع انرژی- فشار هوا

کنترل کاربر

سهولت کنترل

امنیت

 

7- مسدود نکردن (De-blocking  Openness) :

"بسیاری اوقات پیش می‏آید که کاملاً آزاد و بدون توجه به بدیهیات ایده‏های بسیاری بیان می‏شود ولی هیچ اتفاقی نمی‏افتد!

یک نقاش معروف می‏گوید:" هیچ چیز ترسناک‏تر از یک بوم خالی نیست." ( 9- 26)

در این مرحله با مطیع کردن افکار به منظور دوری از قید محدودیت‏های موجود، می‏توان از این موقعیت ترسناک دور شد. در نتیجه بسیار مهم است که باور کنیم محدودیت‏ها هیچ مشکلی برای ارائه ایده‏های جدید،  ایجاد نمی‏کنند و خود می‏توانیم روش‏های تفکر جانبی و راه‏حل‏های بسیاری بوجود آوریم که ما را از زنجیر موقعیت‏های عقلانی و روابط بدیهی آزاد سازند.

به عنوان نمونه در چنین مواقعی می‏توانیم از سؤالات زیر استفاده کنیم:

- داستان‏های کودکانه چه تشابهاتی با مشکل ما دارند؟

- مشکل ما چه رنگی است؟  -آبی.   پس به دنبال راه‏حل‏های آبی بگردیم.

- بیایید ایده‏هایی را بیان کنیم که همه با حرف "س" شروع می‏شوند.

- سعی کنیم معانی مختلفی را به کلماتی که شامل مشکل‏مان می‏شوند، ربط دهیم.

- می‏توانیم از بازی "بلوبو (Blobbo )" استفاده کنیم!!

بلوبو: بازی فکری است که شامل بیان یک سری کلمات زنجیروار می‏باشد، بدین‏صورت که هر کلمه‏ای که پس از کلمۀ دیگر می‏آید یک حرف از حروف الفبای آن، با کلمۀ قبلی فرق می‏کند و همچنین کلمۀ جدید باید کلمه‏ای باشد که وجود دارد. شخصی که نوبت به او می‏رسد باید تعریفی از کلمه را بیان کند و این‏گونه آن را به دیگران معرفی کند." ( 9- 26)

مثال:  می‏توان با کلمۀ "شال" شروع کرد.

- منظورشما از شال ‏12 ماه یا 365......روز است

- نه، منظور شما سال است. که با آن پرواز می‏کنند و همه پرندگان آن را دارند.

- نه، منظور شما بال است .ولی بال وسیله‏ای است که با آن زمین را به منظور کاشتن گل و گیاه می‏کنند.

- نه، منظور شما بیل است . اما بیل آن حیوان بزرگی است که دارای خرطوم می‏باشد.

- نه، منظور شما فیل است. و فیل همان است که قطار بر روی آن حرکت می‏کند.

- نه، منظور شما ریل است. ولی ریل.......

علاوه بر اینکه این کار یک بازی سرگرم‏کننده می‏باشد، دو هدف را دنبال می‏کند: توجه شخص را از مشکل اصلی منحرف کرده و با بیان یک سری کلمات (سال،بال،بیل،...) ارتباطات زیادی در ذهن ایجاد می‏شود و در ارائه ایده‏های متفاوت در رابطه با مشکل کمک بسیاری می‏کند.

 

منابع و مآخذ:

1- دبونو، ادوارد (1384) درس‏های درست اندیشیدن، ملک دخت قاسمی نیک منش،نشر اختران ،تهران

2- دبونو، ادوارد(1384) شش کلاه تفکر: نگاهی تازه به مدیریت اندیشه،آذین ایزدی فر، انتشارات پیک بهار، تهران

3- دبونو، ادوارد(1376) تفکر نوین، ضیاء الدین رضاخانی، انتشارات کویر، تهران

4- دبونو، ادوارد(1364) تفکر جانبی، عباس بشارتیان، بی نشر، تهران

5- De Bono, E. (October 1979) SCHUMACHER UK BRISTOL                                     LECTURES, lateral thinking

6- www.deBonoForBusiness.com

7- www.hollisny.com/lateral.htm

8- www.inocrest.com

9- Lateral thinking-an introduction/C.W.A.M./van.Overveld/

Motivation, Techniques and Methods

10- www.aydinstone.com/article-24.html

11-  www.Lateralpuzzles.com

12-www.thinkingmanagers.com/links/intreoreneurship.php

13- www.aydinstone.com/article-31.html

14- http://www.edwdebono.com/index.html

15- http://en.wikipedia.org/wiki/Thinking_outside_the_box

16- http://tip.psychology.org/debono.html

17- http://en.wikipedia.org/wiki/Lateral_thinking

18- syque.com/quality_tools/tools/Tools36.htm

19- De Bono, E. (1968). New think; the use of lateral thinking in the

generation of new ideas. New York: Basic Books.

20- De Bono, E. (1970). Lateral thinking: creativity step by step.

New York: Harper &Row.

 

آزمونی از معماهای تفکر جانبی

هوش آزما - تفکر جانبی

 

آزمون معماهای تفکر جانبی: 

آیا دوست دارید با ذهن‌تان شوخی کنید؟ اگر موافق هستید، به سوالات زیر پاسخ دهید. این کار نه تنها برای روح‌تان مناسب است بلکه خستگی‌تان را نیز بر طرف می‌کند. از جواب دادن به این سوالات لذت ببرید و پاسخ‌هایتان را با جواب‌های داده شده مقایسه کنید. 


۱. یک فروند هواپیما در مرز آمریکا و کانادا سقوط می‌کند. بازماندگان از سقوط را در کجا دفن می‌کنند؟
الف)کانادا   ب) آمریکا    ج) هیچ‌کدام  

۲. یک خروس در بام خانه‌ای که شیب دو طرفه دارد، تخم می‌گذارد. این تخم از کدام طرف می‌افتد؟
الف) شمال   ب) جنوب  ج) هیچ‌کدام  

۳. خانمی‌عاشق رنگ قرمز است و تمام وسایل‌ او به رنگ قرمز است. او در آپارتمانی یک طبقه که قرمزرنگ است، زندگی می‌کند. صندلی و میز او قرمزرنگ است. تمام دیوارها و سقف آپارتمان قرمزرنگ هستند. کفپوش آپارتمان و فرش‌ها نیز قرمزرنگ هستند. تلویزیون هم قرمز رنگ است. سریع پاسخ دهید که پله‌های آپارتمان چه رنگی هستند؟
الف) قرمز   ب) آبی    ج) هیچ‌کدام 

۴. پدر و پسری را که در حادثه رانندگی مجروح شده بودند، به بیمارستان می‌برند.پدر در راه بیمارستان فوت می‌کند ولی پسر را به اتاق عمل می‌برند. پس از مدتی دکتر می‌گوید من نمی‌توانم این شخص را عمل کنم، به علت اینکه او پسر من است. آیا به نظر شما این داستان می‌تواند صحت داشته باشد؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۵. اگر چهار تخم‌مرغ، آرد، وانیل، شکر، نمک و بیکینگ پودر را با همدیگر مخلوط کنید، آیا کیک خواهید داشت؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۶. آیا می‌توانید از منزلتان بالاتر پرش کنید؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۷. یک کیلوگرم آهن چند گرم سنگین‌تر از یک کیلو گرم پنبه است؟
الف) ۱گرم   ب) ۱۰۰گرم    ج) هیچ‌کدام 

۸. مردی به طرف یک پلیس که در حال جریمه کردن اتومبیل بود، می‌رود و التماس می‌کند که پلیس جریمه نکند ولی آقای پلیس قبول نمی‌کند. به پلیس نه یک بار بلکه هشت بار بد دهنی می‌کند. جواب دهید که این مرد چند بار جریمه خواهد شد؟
الف) 8بار   ب) 9بار    ج) هیچ‌کدام 

۹. اگر تمام رنگ‌ها را با هم مخلوط کنید، آیا رنگین کمان خواهیم داشت؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۰. گرگی به بالای کوه می‌رود تا غرش شبانه‌اش را آغاز کند. چه مدت طول می‌کشد تا به بالای کوه برسد؟
الف) 2 شب   ب) 5 شب    ج) هیچ‌کدام 

۱۱. اگر به‌طور اتفاقی وارد کودکستان دوران کودکی‌تان شوید، آیا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهید بود؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۲. آیا امکان دارد یک نفر سریع‌تر از رودخانه می‌سی‌سی‌پی شنا کند؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۳. آقای بیل اسمیت و خانم ژانت اسمیت از هم طلاق می‌گیرند. پس از مدتی خانم ژانت اسم اولیه خود را پس می‌گیرد. با این حال، پس از پنج سال با اینکه هنوز از آقای بیل اسمیت طلاق گرفته است، دوباره خانم ژانت اسمیت می‌شود. آیا این قضیه امکان‌پذیر است؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۴. آقای جیم کوک مشکوک به قتل است ولی وقتی که پلیس از او سوال می‌کند که در موقع قتل کجا بوده است، آقای جیم می‌گوید در خانه مشغول تماشای سریال مورد علاقه‌ام بوده‌ام. حتی جزئیات سریال را برای پلیس شرح می‌دهد. آیا این موضوع ثابت می‌کند که آقای جیم بی‌گناه است؟ 

 الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۵. یک شترمرغ تصمیم می‌گیرد که به وطنش بازگردد. چه موقع برای پرواز او به جنوب مناسب است؟
الف) بهار   ب) پائیز    ج) هیچ‌کدام 

۱۶. جمله بعدی صحت دارد. جمله قبلی غلط است. آیا این قضیه منطقی است؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۷. آیا امکان دارد که یک اختراع قدیمی‌قادر باشد که پشت دیوار را به ما نشان دهد؟
الف) آری   ب) خیر    ج) هیچ‌کدام 

۱۸.  اگر بخواهید یک نامه به دوست‌تان بنویسید، ترجیح می‌دهید با شکم پر یا با شکم خالی بنویسید؟
الف) پر   ب) خالی    ج) هیچ‌کدام
.
.
.
پاسخنامه معماهای تفکر جانبی:
۱. هیچ کدام. بازماندگان که زنده هستند نیازی به دفن کردن ندارند.
۲.  هیچ کدام. خروس که تخم نمی‌گذارد!
۳. هیچ کدام. آپارتمان یک طبقه که راه پله ندارد!
۴.  آری. اگر این سوال را نتوانستید جواب دهید، وای بر شما.دکتر یک خانم جراح است یعنی این شخص مادر پسر است!
۵.  خیر، شما پیش از اینکه کیک داشته باشید باید آن را بپزید !
۶.  آری. بپرید و ببینید که خانه شما چقدر می‌پرد!
۷.  هیچ کدام. یک کیلوگرم آهن با یک کیلوگرم پنبه به طور دقیق برابر هستند.
۸.  هیچ کدام. خودرو به آن مرد تعلق ندارد.
۹.  خیر. رنگ خاکستری خواهید داشت.
۱۰.  هیچ‌کدام. گرگ پیشتر بالای کوه است.
۱۱.  آری، شما فقط از کودکستان دیدن می‌کنید و با همین شرایطی که الان دارید فقط وارد کودکستان شده‌اید.
۱۲.  آری، چون که رودخانه‌ها که قادر به شنا کردن نیستند!
۱۳.  آری، ژانت با یک آقای دیگر که فامیل‌اش اسمیت بوده، ازدواج کرده است.
۱۴.  خیر. چون که ممکن است این سریال تکراری باشد و او پیشتر این سریال را دیده باشد.
۱۵.  هیچ کدام. شتر مرغ که قادر به پرواز نیست.
۱۶.  هیچ کدام. چون که جملات متضاد هم هستند.
۱۷.  آری. پنجره یک اختراع قدیمی‌است که به وسیله آن می‌توان پشت دیوار را مشاهده کرد!
۱۸.  هیچ کدام. بهتر است که یک نامه عاشقانه را با قلم و کاغذ بنویسید و با شکم نمی‌توان نامه نوشت!

 

تفسیر آزمون معماهای تفکر جانبی: 

- اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین صفر تا ۵ بود، معنایش این است که شما به طرز وحشتناکی به جزئیات بی‌توجهید. حواستان کجاست؟ 


- اگر تعداد جواب‌های درست بین ۶ تا ۱۰ بود، نسبتاً بد نیست، اگرچه این نشان می‌دهد که چندان به جزییات توجه نمی‌کنید. شاید دارید به مسایلی توجه می‌کنید که بقیه به آنها توجه نمی‌کنند. خدا کند این‌طور باشد! 


- اگر تعداد جواب‌های درست شما بین ۱۱ تا ۱۵ بود، بسیار خوب است. شما خوب به جزییات توجه می‌کنید. خدا خیرتان بدهد! 


- اگر تعداد جواب‌های صحیح شما بین ۱۶ تا ۱۸ بود، یعنی شما یک پا شرلوک هولمز هستید. احسنت!
 
منبع: روزنامه سلامت


تفکر گریز اندیش ، نگاه به فکر از پنجره ای بالاتر

http://s2.picofile.com/file/7209470642/lamp_bulb.jpg

کتاب او نیز با همین عنوان در سال ۱۹۶۷ منتشر گردید. طولی نکشید که این واژه توسط لغت نامه انگلیسی آکسفورد که منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است تایید شد.

تفکر جانبی یعنی اندیشیدن به روشی دیگر، روشی غیر متعارف و خلاصه هر روشی غیر از آنچه تا به امروز می اندیشیده اید. ممکن است در مسیر پر فراز و نشیب تفکر جانبی کمی دچار مشکل و تا حدی شکاک شویم اما اگر هدف کشف حقیقت باشد، مصلحت اندیشی جایی ندارد.

فیلسوفی اعتقاد داشت تصویری که ما از دنیای بیرون از خود درک می کنیم، هیچ ارتباطی با واقعیت دنیای خارج ندارد و تنها ساخته و پرداخته ذهن ماست. البته این عقیده افراطی امروزه چندان مورد قبول جامعه ما نیست اما شما از کجا مطمئن هستید که آنچه را توسط حواس پنجگانه تان حس می کنید واقعا به همان شکل و فرم در دنیای واقعی وجود دارد؟

۲۰۰۰ سال قبل خورشید را یک گوی آتشین به اندازه کف دست می دانستند که دور زمین می چرخد. امروز خورشید را ستاره ای با ابعاد چندین برابر زمین می دانند که ما دور آن می چرخیم. فردا شاید اصلا این نظریه کاملا عوض شود مثلا دانشمندان متقاعد شوند که خورشید در اصل از ذراتی تشکیل شده که به تناسب میدان مغناطیسی شان از خود امواجی ساطع می کنند!

قبول واقعیت دشوار است اما حقیقت دارد که ما از دنیای پیرامونمان چیز زیادی نمی دانیم. از سوی دیگر آنچه ما می دانیم بیشتر تابع قالبهای فکری پیش ساخته ایست که در ذهن ما گذارده شده است. درست مثل کسی که با عینک آفتابی سبز رنگی به اطرافش نگاه می کند. آیا می توان توقع داشت او دنیا را صورتی ببیند؟!

 

دوبونو در وب سایت رسمی‌اش درباره مفهوم تفکر جانبی می‌گوید: «روشی است برای حل مساله از یک زاویه یا زوایای نامتعارف، غیرمتداول یا غیرسنتی.» او برای شرح تفکر سنتی یا متداول، بازی شطرنج را مثال می‌زند: «اگر شما قواعد شطرنج را یاد بگیرید آنوقت منطق، استدلال و تفکر سنتی برای خوب بازی کردن‌تان کفایت می‌کند.» اما فرضیه تفکر جانبی بر این اساس شکل گرفته که در زندگی واقعی ما همه چیز بر اساس تفکر خطی پیش نمی‌رود. گاهی اوقات برای نتیجه‌گیری دلخواه مجبوریم از تفکر سنتی (یا خطی یا عمودی) فراتر برویم و به هر مساله‌ای از یک زاویه تازه نگاه کنیم.
 

در تفکر خطی، رسم بر این است که از نقطه «الف» به نقطه «ب» برسیم و از نقطه «ب» به نقطه «پ» و هکذا. در تفکر خطی، اگر خیلی تیزهوش باشیم یا اگر منابع الهامی به کمک‌مان بیایند، ممکن است به یک‌باره و بدون طی مراحل خطی یا عمودی تفکر، به نقطه «پ» برسیم اما در هر صورت نهایتا مسیر فکری‌مان به همان نقطه «پ» ختم می‌شود، مشروط بر این که جواب مساله‌مان در سیستم خطی همان نقطه باشد.
 

اما در تفکر جانبی، ما مدام از این شاخه به آن شاخه می‌پریم. ممکن است از نقطه «الف» به نقطه «ن» برسیم و از آنجا نیز مثلا به نقطه «آلفا». یعنی نتیجه پیشاپیش معلوم نیست. البته دوبونو پیشنهاد نمی‌کند که سیسم فکری‌ متداول را فدای سیستم تفکر جانبی کنیم: «گاهی اوقات در حل برخی مسایل، همان سیستم خطی یا عمودی بهتر و زودتر به جواب می‌رسد، گاهی اوقات در حل برخی مسایل باید برویم سراغ سیستم جانبی و گاهی اوقات هم تلفیق این دو سیستم را احتیاج داریم.» یکی از ساده‌ترین و رایج‌ترین تکنیک‌های تفکر جانبی، بازخوانی صورت مساله است. به جای این که سعی کنیم به یک سوال ثابت جواب بدهیم، می‌توانیم صورت سوال را بازخوانی یا حتی اصلاح کنیم.


تفکر جانبی شامل استدلال هایی است که در ظاهر معلوم نیستند و شامل ایده هایی است که تنها با استفاده از منطق گام به گام سنتی به دست نمی‌آیند.

تفکر جانبی واژه ای است که توسط ادوارد دبونو (Edward de Bono)، روانشناس، پزشک و نویسنده اهل کشور مالت، مطرح شد. این واژه اولین بار در کتاب دبونو با عنوان «استفاده از تفکر جانبی» که در سال 1967 منتشر گردید ظاهر شد. پس از آن این واژه در واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد که منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است وارد شد.

تفکر جانبی گونه‌ای از تفکر خلاق است. تفکر خلاق شامل چند تفکر نوع می‌گردد.

در تفکر جانبی سعی می‌شود منطق محاسباتی، منطق استدلالی سنتی و مفروضات و ادراکات تغییر کند و با رویکرد سنت شکنی از زاویه های دیگری به موضوع مورد تفکر و بررسی نگاه شود. البته تفکر جانبی هیچگاه تفکر سنتی را نفی نمی‌کند چه بسا در خیلی از موارد ممکن است به صورت مؤثر بتوانیم از تقکر سنتی استفاده کنیم.

تفکر جانبی فقط در حوزه حل مسئله محدود نمی‌شود و همواره هنگام تفکر قابل استفاده است. تفکر جانبی واژه جدایی از تفکر موازی است و این دو واژه مترداف یکدیگر نیستند. تفکر موازی سعی می‌کند زوایای مختلف مورد نظر تفکر جانبی را همزمان در بررسی مسائل و موضوعات به کار بگیرد.

 

 http://s2.picofile.com/file/7209470535/pichak.jpg

تشخیص نیمی از درمان

 

البته این بدان معنا نیست که ما هیچ نقشی در ساخته شدن این قالبها و فیلتر ها نداریم و چون در خانواده ای مفرح بزرگ شده ایم هیچگاه نخواهیم توانست از این فیلتر فکری خارج شویم. اتفاقا برعکس راههایی وجود دارد که ما بتوانیم این قوانین دترمینیستی (جبر گرایی) را کنار بزنیم. یکی از این راهها تفکر جانبی است.

از قدیم گفته اند تشخیص نیمی از درمان است. همینکه ما به دانسته های خود، برداشتهای خود، استباطها و استدلالهایی که عمری روی آن قسم می خورده ایم بیشتر بیاندیشم و سعی کنیم ریشه ایجاد و شکل گیری آن در ذهنمان را پیدا کنیم، کاری است بس ارزشمند. البته ممکن است در این مسیر پر فراز و نشیب کمی دچار مشکل و تا حدی شکاک شویم اما اگر هدف کشف حقیقت باشد، مصلحت اندیشی جایی ندارد.

نکته مهم دیگر آنکه گاهی ما فکر می کنیم برای رهایی یک قالب فکری باید درست در نقطه مقابل حرکت کنیم. در صورتی که این مخالفت جویی نیز نوعی تاثیر گرفتن از فضای حاکم است منتهی از نوع عکس آن.

تفکر جانبی در اصل راهی است برای شکستن این قالبها، راهی است برای اندیشیدن به موضوعات روزمره منتهی از مسیری کاملا متفاوت .

تفکر جانبی واژه ای است که اولین بار توسط ادوارد دبونو، روانشناس، پزشک و نویسنده اهل کشور مالت مطرح شد. کتاب او نیز با همین عنوان در سال ۱۹۶۷ منتشر گردید. طولی نکشید که این واژه توسط لغت نامه انگلیسی آکسفورد که منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است تایید شد.

 

چند مثال از تفکر جانبی


 

1. ـ شما از چه راهی پول درمی‌آورید؟
ـ از راه نوشتن.
ـ واقعا؟ شما نویسنده‌اید؟
ـ نه، به پدرم نامه می‌نویسم برایم پول بفرستد.
 


 

2. مامور بلیت وارد کوپه قطار شد. مرد جوان سرآسیمه دنبال بلیتش ‌‌گشت. جیب‌های جلیقه، کت، پیراهن، شلوار، داخل کیف دستی، حتی جاکفشی، همه جا را زیر و رو کرد. مامور قطار، دلش به حال آن همه اضطراب و سرآسیمگی ‌سوخت، بلیت را که مثل یک سیگار از لب‌های مرد جوان آویزان شده بود، با لبخندی بیرون کشید و دور شد. وقتی مامور رفت، بغل‌دستی مرد جوان به او گفت: خیلی ترسیده بودی، ها! مرد جوان گفت: خب، بله؛ چون داشتم تاریخ بلیت را می‌جویدم.
 

 

3. پدر و پسری سوار بر ماشین خودشان تصادف می‌کنند و پدر جان خود را از دست می‌دهد. پسر را برای جراحی به بیمارستان می‌رسانند اما پزشک جراح می‌گوید که پسر را عمل نمی‌کند چون نمی‌تواند پسر خود را عمل کند. چطور ممکن است؟ ممکن است جوابهایی به نظر شما برسد. مثلاً پدری که جان باخته است پدر ناتنی پسر است. اما اگر بتوانیم ادارکات و مفروضات معمول خود (که جراحان معمولاً مرد هستند) را کنار بگذاریم آنگاه به این نتیجه می‌رسیم که پزشک جراح، می‌تواند مادر پسر مجروح باشد.

 

 آزمون تفکر جانبی


 

8 سوال زیر قرار است قدرت تفکر جانبی‌تان را بسنجند. اگر به بیش از 50 درصد این سوالات، پاسخ صحیح بدهید، معنایش این است که اوضاع تفکر جانبی‌تان بد نیست و در غیر این صورت، دوبونو به شما توصیه می‌کند: «از همین امروز سعی کنید علاوه بر نگاه معمول‌تان، به هر موضوعی از یک زاویه متفاوت نیز نگاه کنید.»
 

1) جمعه از مبدا راه افتاد. دو روز طول کشید تا برسد به مقصد. چهل و هشت ساعت در مقصد ماند و بعدش تصمیم گرفت برگردد اما وقتی داشت برمی‌گشت، غروب جمعه بود. چطور چنین چیزی ممکن است؟
 

2) یک سیاستمدار سرشناس، متن سخنرانی‌‌اش را می‌نویسد. این متن چگونه می‌تواند حتی قبل از ارائه شدن توسط این سیاستمدار، به او کمک کند؟
 

3) بیرون یک اتاق دربسته، سه کلید برق به شما نشان می‌دهند و به‌تان می‌گویند که سه لامپ توی این اتاق هست. تا وقتی که در اتاق بسته است، شما در بیرون اتاق اجازه دارید هر چقدر دلتان می‌خواهد این سه کلید را خاموش و روشن کنید اما وقتی در اتاق را باز می‌کنید، فقط اجازه دارید یک مرتبه به داخل اتاق بروید و برگردید و بعدش باید بگویید که کدام کلید، کدام لامپ را روشن می‌کند. چگونه می‌توانید این کار را انجام بدهید؟
 

4) شما یا هر آدم دیگری در دست راستتان چه چیزی می‌توانید داشته باشید که به هیچ وجه نمی‌توانید در دست چپتان داشته باشید؟
 

5) اگر در نیمه شبی تاریک و ترسناک در یک خانه متروک باشید که تنها یک کبریت برایتان باقی مانده باشد و فقط یک چراغ نفتی داشته باشید و یک شمع و یک هیزم. کدامش را اول روشن می‌کنید؟
 

6) شصتمین و شصت و دومین نخست وزیران انگلستان یک پدر و مادر داشتند اما برادر نبودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟
 

7) چرا شما نمی‌توانید شخصی را که دارد در سمت شرق یک رودخانه زندگی می‌کند، در سمت غرب همان رودخانه دفن کنید؟
 

8) خانمی که در طبقه دهم یک مجمتع مسکونی زندگی می‌کند، هر روز صبح سوار آسانسور می‌شود و می‌آید طبقه زیر همکف (پارکینگ) و بعدش هم سوار ماشینش می‌شود و می‌رود سر کار. بعد از ظهرها که از سر کار برمی‌گردد، از پارکینگ وارد آسانسور می‌شود و اگر شخص دیگری هم با او وارد آسانسور شود، او مستقیما به منزل مسکونی‌اش می‌رود اما اگر تنها سوار آسانسور شود، اول می‌رود طبقه هشتم و بعدش دو طبقه را پیاده می‌رود بالا تا برسد به آپارتمان خودش. فکر می‌کنید چرا؟.
 

پاسخنامه
 

1) او اسمش جمعه بود.
2) این یک داستان واقعی است: در سال 1921 رییس جمهور وقت امریکا، روزولت، با گلوله‌ای که قفسه سینه‌اش را نشانه رفته بود، ترور شد اما پزشکان گفتند متن سخنرانی مفصلی که او آن را تا کرده بود و گذاشته بود توی جیبش، باعث شد مسیر گلوله مختصرا منحرف شود و سرعت گلوله نیز مختصرا کاهش پیدا کند. همین مختصر کافی بود تا زندگی او را نجات دهد و به او کمک کند.
3) می‌توانید کلید اول را بزنید و یکی دو دقیقه صبر کنید. بعدش بلافاصله آن را خاموش کنید و کلید دوم را بزنید. حالا بروید توی اتاق. طبیعتا لامپی که الآن روشن است، شما کلیدش را می‌شناسید. کافی است دو لامپ دیگر را با دستتان لمس کنید. لامپی که گرم‌تر است همانی است که کلیدش را اول زده بودید و یکی دو دقیقه بعد، خاموشش کرده بودید. لامپی که سردتر است همانی است که کلیدش را اصلا نزدید.
4) اجزای سازنده اندام فوقانی سمت راست: بازوی راست، آرنج راست، مچ راست و...
5) کبریت.
6) چرچیل دو بار نخست وزیر انگلستان شد، یک بار از سال 1940 تا 1945 و یک بار دیگر هم از سال 1951 تا 1955.
7) چون هنوز زنده است و دارد زندگی می‌کند.
8) خانم، قدش کوتاه است و دستش تا کلید طبقه هشتم آسانسور می‌رسد
 

 

تفکر جانبی، شیوه استفاده درست از نظام اندیشه

تفکر جانبی

چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید. (سهراب سپهری)

اولین بار اصطلاح تفکر جانبی با تفکر گریزاندیش (Lateral thinking) را دانشمند بزرگ تفکر، ادوارد دوبونو خلق کرده است. دیونو در این رابطه ۴۵ کتاب به رشته تحریر درآورده که برخی از آنها به ۲۷ زبان ترجمه شده است.

در تفکر جانبی گفته می شود اگر دو روش برای انجام کاری وجود دارد شما روش ۲٫۵ را به کار ببرید. به طور مثال سعی کنید که ثابت کنید ”هشت = دوازده“ است. در تفکر عمودی می گویند این مسئله امکان ندارد ولی در تفکر گریزاندیشی و جانبی سعی می شود دوازده را جور دیگر ببینیم. آیا می توانیم قالب های ذهنی دوازده را در ذهن خود بشکنیم. آنگاه دوازده این طور دیده می شود: دو از ده میشود هشت

تفکر عمودی انسان ها را به درون چاله و چاه می اندازد، ولی تفکر جانبی آدم ها را از چاله درمی آورد. تفکر جانبی چیزهائی را به انسان نشان می دهد که دیدنی نیست، نقاشی ها و موسیقی هائی را به انسان نشان می دهد که قبلاً انسان آن را ندیده است. به طور مثال در کتاب ”من و دوست غولم“ اثر شل سیلور استاین قصه ای وجود دارد به نام ”نقاشی نامرئی“ و در این داستان کوتاه می گوید: ”و اینجا ما یک پسر نامرئی می بینیم که توی خانه قشنگ نامرئی اش به یک موش کوچولوئی تکه پنیری نامرئی می دهد، وای چه نقاشی قشنگی! تو هم دوست داری یک نقاشی نامرئی بکشی. نقاشی شل سیلوراستاین یک نقاشی گریزاندیش و جانبی است.

کسی که تفکر جانبی و گریزاندیشی دارد می تواند نگاه های خلاقانه داشته باشد و جملات خلاقانه بگوید. به طور مثال وقتی ایرج حسابی پسر پروفسور و دانشمند بزرگ کشور دکتر حسابی در جلسه قهرمانان صنعت صحبت می کرد می گفت دکتر اعتقاد داشتند که حکومت ها به جای اینکه به مردم دروغ بگویند و وقتی که راست گفتند مردم حرفشان را باور نکنند، بیابند به مردم راست بگویند که اگر یک بار دروغ گفتند مردم حرفشان را باور کنند. این جمله یک تفکر جانبی است. یا پل تورنس پدر خلاقیت می گوید: ”خلاقیت بریدن گوشه ها، خط زدن خطاها، عمیق تر حفر کردن، رفتن به آب های عمیق و اتصال به خورشید است. در آخر جمله تورنس یعنی اعمال به خورشید از تفکر جانبی استفاده شده است و جائی که تورنس می گوید پریدن گوشه ها منظورش این است که هر چیز چهارگوشه ای را گوشه ای را ببریم و از حالت عمودی به جانبی برسیم.

تفکر عمودی باعث می شود که انسان ها در چانه تفکر گرفتار شوند. مانند کسی که با ماشین با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت در حال حرکت است و می خواهد طبیعت را هم بنگرد. نیوتن ۲۵ سال از عمر خود را به مطالعه علم کیمیا و پژوهش در راز اکسیرهای اسرارآمیز گذراند، دورانی که برای او هیچ ارزشی نداشته است در حقیقت گرفتار تفکر عمودی بوده ولی بعد از آن شروع به تفکر جانبی می کند و خالق آثار علمی می گردد.

لارنس فونتریه از کارگردانان بزرگ سینما در سال ۱۹۹۵ انجمنی را تشکیل می دهد به نام ”دگم های ۹۵“ او در این انجمن هر سال ۱۰ دقیقه فیلم گریزاندیش می سازد و قولش را داده که تا سال ۲۰۲۴ این فیلم ها را بسازد و مردم هم هر سال صف می کشند تا فیلم های او را ببینند، اگر به نام انجمن او دقت شود، دقیقاً اسم انجمنش براساس تفکر جانبی می باشد زیرا دگم کلمه ای است که نشان می دهد که یک شخص خیلی بسته فکر می کند ولی در حقیقت برعکس بسته فکر کردن، عمل می نمایند. فیلم قالب فرشته به بازیگری رابرت دنیرو درباره شخصی است که در حقیقت شیطان و اسمش angel یعنی فرشته بود و همین اسم یعنی قلب فرشته، انسان را به اشتباه می انداخت و فکر می کنیم آنجل شخص فرشته صفت است ولی در پایان فیلم متوجه می شویم که او در حقیقت شیطان بوده است. پس درمی یابیم که انتخاب نام این فیلم براساس تفکر جانبی و گریزاندیش است.

تفکر جانبی، یک نوع دیگراندیشی است، همان طور که پائولوکوئیلیو نویسنده بزرگ برزیلی در زمان جوانی اش عضو انجمن دگراندیشان بود باعث شد که بعدها هم مطالب دگراندیش بنویسد، وقتی براساس تفکر جانبی می اندیشیم می توانید اختراعات و ابتکارهای جدیدی به وجود آورید. فکر کنید شمع هائی ساخته شوند که مثل فندک باشند و درون زیارتگاه ها بگذارند و همانند دستگاه هائی که پول می اندازند نوشابه می دهد، درون این دستگاه هم اگر پول بیندازید شمع روشن شود یا فکر کنید بوقی ساخته شود که اگر شما برای ماشین جلوئی بوق بزنید فقط همان ماشین بفهمد و بقیه از صدای بوق اذیت نشوند. وقتی می خواهید کاری ابتکاری روی یک بوق انجام دهید باید تغییرات ابتکاری عمودی را بنویسید بعد با نگاه و تفکر جانبی ایده های گریزاندیشی بدهید.

حال به این جمله دقت کنید که براساس تفکر جانبی است:

”از این به بعد به جای اینکه بگوئید نمی شود، بگوئید نه می شود“.

تفکر جانبی یعنی اندیشیدن به روشی دیگر، روشی غیر متعارف و خلاصه هر روشی غیر از آنچه تا به امروز می اندیشیده اید. ممکن است در مسیر پر فراز و نشیب تفکر جانبی کمی دچار مشکل و تا حدی شکاک شویم اما اگر هدف کشف حقیقت باشد، مصلحت اندیشی جایی ندارد.

۲۰۰۰ سال قبل خورشید را یک گوی آتشین به اندازه کف دست می دانستند که دور زمین می چرخد. امروز خورشید را ستاره ای با ابعاد چندین برابر زمین می دانند که ما دور آن می چرخیم. فردا شاید اصلا این نظریه کاملا عوض شود مثلا دانشمندان متقاعد شوند که خورشید در اصل از ذراتی تشکیل شده که به تناسب میدان مغناطیسی شان از خود امواجی ساطع می کنند!

قبول واقعیت دشوار است اما حقیقت دارد که ما از دنیای پیرامونمان چیز زیادی نمی دانیم. از سوی دیگر آنچه ما می دانیم بیشتر تابع قالبهای فکری پیش ساخته ایست که در ذهن ما گذارده شده است. درست مثل کسی که با عینک آفتابی سبز رنگی به اطرافش نگاه می کند. آیا می توان توقع داشت او دنیا را صورتی ببیند؟!

کودکی در فقر و فلاکت بزرگ شده و چیزی جز تحقیر و توهین از جامعه ندیده حالا در سن ۲۵ سالگی به سر می برد. چطور می توان توقع داشت که او عقده حقارت و خود کم بینی نداشته باشد. او اگر روزنامه نگار شود به احتمال زیاد قلمی تند و تیز و گزنده خواهد داشت. اگر جامعه شناس شود، تز دکترایش حتما ریشه های بی عدالتی و تبعیض در جامعه خواهد بود و یا اگر مدیر یک کارخانه شود یا مبنای کار را زور و ایجاد ترس در زیر دستان می گذارد و یا آنقدر دلسوز و دلرحم می شود که مدیریت برایش غیر ممکن می شود. اگر فیلسوف هم شود راجع به عقده حقارت و چگونگی غلبه بر آن تحقیق خواهد کرد. همانگونه که روان کاو آلمانی، آلفرد آدلر با چنین سابقه ای در کودکی چنین کرد.

مثالهای تفکر جانبی

یک پشه با یک فیل ازدواج می کند ولی بچه آنها توله سگ می شود، چرا؟

در تفکر عمودی چون همه چیز را طبق روال معمول می بیند با خود می گوید حتماً باید وقتی بچه ای می آید، از توی شکم مادرش باشد ولی جواب آن براساس تفکر جانبی این است که بچه شان را از پرورشگاه آوردند، تفکر جانبی تفکری است که به سؤال ها جواب های کلیشه ای نمی دهد

یک گاو و یک خر می خواهند از خیابان شلوغ عبور کنند کدام عاقلانه تر عمل می کنند؟

خر عاقلانه تر عمل می کند زیرا ابتدا گاو وقتی می خواهد از خیابان عبور کند سرش را می اندازد پائین از خیابان رد می شود ولی خر اول این طرف و آن طرف را نگاه می کند بعد سرش را مثل گاو می اندازد پائین از خیابان رد می شود. در حقیقت این جواب نشان می دهد که خر هم مثل گاو عمل کرده و عقلشان به یک اندازه است ولی این جواب زیرکانه در جواب آمده بود و جواب این سؤال براساس تفکر جانبی و کلیشه ای جواب ندادن به پرسش ها آمده بود. امروزه بسیاری از واژه ها براساس تفکر جانبی تغییر کرده اند به طوری که هم اکنون واژه هائی زیر بر اساس تفکر جانبی و گریزاندیشی بنا شده اند.

چگونه می توانید با عدد ۵، ۴، ۸، ۷ و ۱۱ به عدد ۲۰ برسید؟

اولین چیزی که به فکر شما می رسد اینست که با ضرب و تقسیم و جمع و تفریق این اعداد به عدد ۲۰ برسید. اما این اصلا امکان پذیر نیست. اما فردی که اساس تفکر جانبی را می داند تلاش می کند از قالب اعداد مذکور خارج شود. با این خروج آگاهانه او هم امکان استفاده از برخی از این اعداد را دارد و هم از امکانات جالب دیگری بهره مند می شود. مثلا عدد ۱۱ می تواند = هم باشد به شرط اینکه آنرا از حالت عمودی رایج خارج کرده و افقی کنیم. یا اگر عدد ۷ را بالای عدد ۸ بگذاریم یک علامت ضربدر درست کرده ایم. بدین ترتیب:۴ ضربدر ۵ مساوی است با ۲۰ ، به همین راحتی.

شاید فکر کنید که تفکر جانبی تنها به درد تردستی و یا سرگرمی کودکان می خورد. اما باید یادآوری کنیم که امروزه در اغلب شرکت ها و کارخانه های معتبر داشتن قدرت تفکر جانبی برای انتخاب مدیر از امتیازات مهم به شمار می آید. مدیر موفق کسی است که بتواند در بن بستها شرکتش را از بحران رهایی ببخشد وگرنه مدیریت یک شرکت رو به رشد با سیاست پنجه آهنین کار چندان دشواری نیست!

۱) ثابت کنید هشت = دوازده

۲) ثابت کنید ۷۱۹=۳

۳) چطور ممکن است چهار آدم بزگ زیر یک چتر قرار بگیرند و هیچکدام خیس نشوند؟

۴) پدر و پسری سوار بر ماشین خودشان تصادف می‌کنند و پدر جان خود را از دست می‌دهد. پسر را برای جراحی به بیمارستان می‌رسانند اما جراح می‌گوید که پسر را عمل نمی‌کند چون نمی‌تواند پسر خود را عمل کند. چطور چنین چیزی ممکن است؟

چطور می توانید تفکر جانبی تان را تقویت کنید؟

تغییر:

شما می توانید از طریق تغییر زیر ساختها و تنظیم مجدد اطلاعات به این مهم دست پیدا کنید.

بی شک این ریسک وجود دارد که به پاسخ نرسید اما نتیجه آنقدر جالب است که به ریسکش می ارزد.

شک و تردید:

برای تحقق تفکر جانبی لازم است به مفروضات شک نمود. زیرا هدف تفکر جانبی تغییر الگوهاست. استفاده از شیوه “چرا” روش موثریست. به یاد داشته باشید تنها وقتی جواب سوال را نمی دانید نپرسید چرا، بلکه حتی وقتی کاملا از پاسخ مطمئن هستید باز هم این سوال را بپرسید. تنها اینگونه می توانید از فرضیات رها شوید.

تعویق قضاوت:

اگر فردی بخواهد همواره در مسیر صحیح حرکت کند، فرصتهای خوبی را از دست می‌دهد. زیرا ممکن است فکر نادرستی در نهایت به اندیشه‌ای مناسب و صحیحی منجر شود. اما اگر تلاش شما همیشه بر صحیح بودن باشد، آن وقت تفکر جانبی هرگز اجازه بروز نخواهد یافت.

در تفکر جانبی ، در نهایت ، صحیح بودن جواب مطرح است. اما در طول راه ، اشتباه مجاز است. اگر فرد بخواهد همواره در مسیر صحیح حرکت کند، فرصتهای خوبی را از دست می‌دهد. زیرا ممکن است فکر نادرستی در نهایت به اندیشه‌ای مناسب و صحیح منجر شود. اما اگر تلاش ، همیشه بر صحیح بودن باشد، آن هرگز اجازه بروز نخواهد یافت.

به منظور اجرای این روش توصیه می کنم نظرات نادرستی را که به ذهنتان می رسد را ارائه دهید و به جای بررسی علت نادرست بودن آن ، به بررسی این نکته بپردازید که این راهها چطور می توانند مفید واقع شوند؟

اندیشه های حاکم:

شما تا زمانی که ندانید چه فرض یا اندیشه ای بر ذهن شما غالب است نخواهید توانست از آن فرار کنید. این دانش همان اپیستمیولوژی یا شناخت شناسی است که در واقع اساس نظریه تفکر جانبی است.

بد نیست از این به بعد وقتی کتابی را مطالعه می کنید سعی کنید اندیشه غالب یا اتوریته آن را بیابید.

تقسیم:

تقسیم یک مطلب یا موضوع به بخشهای متعدد راهی موثر برای تغییر ساخت آن است. هدف از این شیوه ، تجزیه یک موضوع به اجزاء آن نیست، بلکه مهم این است شما بتوانید یکپارچگی یک قالب ثابت را به هم بزنید و در صورت لزوم از اجزاء آن برای ساخت قالب دیگری استفاده کنید.

معکوس سازی:

در این روش ، مطالب را ابتدا به شکل اولیه آن در نظر بگیرید و سپس آن را معکوس و مقلوب کنید. به طور مثال فرض کنید آب به جای جاری شدن از بالا به پایین ، به سوی بالا هدایت شود. تمرین این شیوه برای رهایی از نگرش متعارف و رایج به موضوعات بسیار مفید است. البته همیشه نتایج درستی از این شیوه نخواهید گرفت اما گاهی نتایج باورنکردنی است.

تفکر جانبی ، تفکر گریز اندیش

 

گرد آوری و ترجمه: ندا خلفی – کارشناسی ارشد طراحی صنعتی


مطالب این مجموعه، در برگیرنده خلاصه‏ای از مجموعه مقالات منتشر شده در زمینه تفکر جانبی است که به صورت مختصر به گردآوری اطلاعات اولیه در این زمینه پرداخته است.  مطالب در 3 مقاله جداگانه به صورت زیر ارائه شده اند:

 

1-تعریف تفکر جانبی:

این بخش به منظور آشنایی و درک بهتر مفهوم تفکر جانبی به تعریف کلی از این مقوله می‏پردازد.

 

2- مقایسۀ تفکر منطقی و تفکر جانبی :

در این بخش سعی‌ بر این بوده که با مقایسه دو روش تفکر منطقی‌ و جانبی به مزایای استفاده از تفکر جانبی در ارائه‌ ایده‌های خلاق و جدید اشاره شود.

 

3-خلاقیت و تفکر جانبی :

بخش سوم با تمرکز بیشتر به موضوع خلاقیت و مروری بر روش‏ها و تمرین‏های مختلف تفکر جانبی به ارائه ایده‏های جدید و خلاق کمک می‏کند.

 

1- تعریف تفکر جانبی

نیوتون: ما دیوارهای زیادی ساختیم، ولی پل‏های زیادی نساختیم

 

تفکر جانبی (Lateral thinking) به گریز از نظریات کهنه برای یافتن نظرات نو می‏اندیشد و به شکلی آگاهانه، در جهت تغییر و تحول تلاش می‏کند و کاربرد آن مستلزم پذیرش دیدگاه‏های مختلف نسبت به موضوع است. روش‏های مختلف تفکر جانبی برای یافتن راه‏های جدید و متفاوت به کار می‏روند و حتی گاهی به طرح نظرات کاملاً غیرمنطقی منجر می‏شود ، با این حال جستجوی راه‏های جدید و متعدد، نشانة تمایل به خلاقیت بوده و باعث برانگیختن و سیلان فکر می‏شود.

 

"روش‏های تفکر جانبی بر پایة رفتار سیستم‏های الگوساز بنا شده‏اند و سعی در تغییر الگوهای تثبیت شده آن دارند. این تکنیک­ها به گونه­ای طراحی شده‏اند تا به متفکر کمک کنند به جای دنباله‏روی از الگوها، آنها را در نقطه‏ای قطع کرده و از مسیر آنها خارج شود و به الگوی جدیدی برسد، که به زبان ارشمیدس آن را- یافتم-می نامیم." (2-140)

 

تفکر جانبی که توسط آقای دکتر ادوارد دبونو (Edward de Bono) ابداع شده است، مجموعه‏ای از گرایش‏ها، اصطلاحات، فنون و روش‏هاست که در حل مشکلات و تبدیل آنها به موقعیت‏های مناسب و ارائه راه‏حل‏های متعدد و متفاوت مورد استفاده قرار می‏گیرد و باعث افزایش ایده‏های جدید و شکوفا شدن خلاقیت در مواقع لازم می‏شود.

تفکر جانبی با سیستم الگوسازی ذهن در ارتباط است. بدین معنا که ذهن به صورت یک سیستم، اطلاعات و تجربیات زندگی را که توسط ادراک کسب شده‏اند، به شکل الگوهایی سازماندهی می‏کند و تفکر جانبی با تغییر این الگوها از یک مسیر به مسیری دیگر سر و کار دارد و بدین سان ما را از دام الگوهای قدیمی تفکرمان که مانع خلاقیت می‏شوند، رها می‏سازد و به نتایجی نو می‏رساند که توسط تفکر منطقی قدم به قدم، قابل دسترسی نمی‏باشند. زیرا تفکر منطقی به قضاوت راجع به درستی یک ایده و یافتن اشتباهات آن توجه دارد ولیکن تفکر جانبی بیشتر به ارزش حرکتی و انگیزشی ایده‏ها تأکید می‏کند.

 

در نتیجه تفکر جانبی مجموعه‏ای از گرایش‏ها، اصطلاحات، فنون و روش هاست که به ما امکان می‏دهد از یک مکانیزم تغییر الگو استفاده کرده و از مسیر همیشگی الگوها خارج شویم، و با بکارگیری تکنیک‏های مربوطه خلاقیت ذهن را در حل مشکلات و ارائه ایده‏های متعدد و متفاوت پرورش دهیم؛ و از پرسه زدن در کوچه پس کوچه‏های ذهن دوری کنیم و بدین منظور باید به تفکر به عنوان مهارتی بنگریم که هر کس می‏تواند آن را به کار گیرد. تفکر جانبی مهارتی است که با بکارگیری تکنیک‏ها و ابزارها و با وجود محدودیت‏های بسیار، باعث بالا رفتن خلاقیت ذهن شده و در ارائه راه حل‏های متعدد و متفاوت در هنگام حل مشکلات مورد استفاده قرار می‏گیرد.

 

مثال:

تفکر جانبی پروسه‏ای سیستماتیک به منظور رسیدن به ایده‏ای خلاق و جدید است، این روش از تکنیک‏های تفکر غیر مرسوم و غیر منطقی که معمولاً روش تفکر رایج ما، مانع آن می‏شود، استفاده می‏کند.

"اصطلاح تفکر جانبی در سال 1967 توسط آقای ادوارد بونو  ابداع شد و هم اکنون این لغت رسماً وارد زبان انگلیسی شده و در فرهنگ لغت آکسفورد با ذکر نام آقای دبونو ثبت شده است. دکتر دبونو از نویسندگان پیشتاز در حوزة خلاقیت می‏باشد و ابزار تفکر جانبی ایشان بر پایة چگونگی عملکرد مغز به عنوان یک مرکز اطلاعاتی خود سامانده (Self- organizing information system) می‏باشد که در این سیستم‏ها، تفکر جانبی به آگاهی و ادراک ذهنی توجه دارد و سعی دارد برای دستیابی به ایده‏هایی جدید از این سوی الگوها به آن سوی الگویی دیگر حرکت کند؛" (21-1)

"همچنین درک چگونگی استفادۀ ذهن از الگوها، و تغییر از الگویی به الگوی دیگر، توسط ابزار و تکنیک‏های تفکر جانبی مورد توجه قرار می‏گیرد. تکنیک‏های تفکر جانبی سال‏هاست که در مدارس برخی از کشورها مورد استفاده قرار می‏گیرد و همچنین شرکت‏های بزرگی در سراسر دنیا از آن بهره می‏برند." (6-1)

"در این زمینه اصطلاحی وجود دارد که می‏گوید، خارج از مکعب فکر کنید.( Think outside the box) معمای 9 نقطه بهترین مثال آن می‏باشد:

9 نقطه چیده شده داخل یک مربع را بوسیلة 4 خط مستقیم و مرتبط، بدون برداشتن نوک قلم از روی کاغذ، به هم وصل کنید؛

 

 

 

این معمای معروف از سال 1970 در میان بسیاری از مشاورین مدیریت به منظور دور ریختن فرضیه‏های ابتدایی و اولیه، به کار برده شده است. تنها راه حل این است که خطوط از محدوده‏ای که توسط نقاط در ذهن ایجاد شده‏اند، خارج شوند. این معما مصداقی است برای خارج از مکعب فکر کردن بدین معنا که  مشکلات را با دیدی متفاوت باید نگاه کرد و بدون توجه به پیش‏فرض‏ها و به شکل جانبی راجع به آنها اندیشید."(1-18)

 

 

 

پروسۀ تفکر جانبی نگرشی از ذهن است که نیازمند اراده می‏باشد تا بکوشد امور پدیده‏های موجود را، نه آنگونه که هستند بلکه به طرق مختلف بررسی کند و متضمن ادراک است که هر گونه راه نگرش به پدیده‏ها، تنها یک راه در میان بسیاری از راه‏های ممکن دیگر است. ادوارد دبونو نیز در این باره چنین گفته است: " گاهی برخی مشکلات با از بین بردن سبب و دلیل آن مشکل حل نمی‏شوند، بلکه راه‏حل در طراحی مسیری است برای به جلو پیش بردن کار، حتی اگر مشکل سر جای خود باقی بماند."

 

منابع و مآخذ:

1- دبونو، ادوارد (1384) درس‏های درست اندیشیدن، ملک دخت قاسمی نیک منش،نشر اختران ،تهران

2- دبونو، ادوارد(1384) شش کلاه تفکر: نگاهی تازه به مدیریت اندیشه،آذین ایزدی فر، انتشارات پیک بهار، تهران

3- دبونو، ادوارد(1376) تفکر نوین، ضیاء الدین رضاخانی، انتشارات کویر، تهران

4- دبونو، ادوارد(1364) تفکر جانبی، عباس بشارتیان، بی نشر، تهران

5- De Bono, E. (October 1979) SCHUMACHER UK BRISTOL                                     LECTURES, lateral thinking

6- www.deBonoForBusiness.com

7- www.hollisny.com/lateral.htm

8- www.inocrest.com

9- Lateral thinking-an introduction/C.W.A.M./van.Overveld/

Motivation, Techniques and Methods

10- www.aydinstone.com/article-24.html

11-  www.Lateralpuzzles.com

12-www.thinkingmanagers.com/links/intreoreneurship.php

13- www.aydinstone.com/article-31.html

14- http://www.edwdebono.com/index.html

15- http://en.wikipedia.org/wiki/Thinking_outside_the_box

16- http://tip.psychology.org/debono.html

17- http://en.wikipedia.org/wiki/Lateral_thinking

18- syque.com/quality_tools/tools/Tools36.htm

19- De Bono, E. (1968). New think; the use of lateral thinking in the

generation of new ideas. New York: Basic Books.

20- De Bono, E. (1970). Lateral thinking: creativity step by step.

New York: Harper &Row.

از تفکر عمودی تا تفکر جانبی

از تفکر عمودی تا تفکر جانبی


جهانی که در آن زندگی می کنیم نامحدود است هنوز چیزهای زیادی هست که باید کشف شوند زیبائی هائی که باید عیان شوند و رازهائی که باید شناخته شوند شما چه نقشی در این برنامه الهی بازی خواهید کرد......












از تفکر عمودی تا تفکر جانبی











ز کنج صومه حافظ مجوی گوهر عشق

قدم برون نه اگر میل جست وجو داری

واسانی می گوید ”جهانی که در آن زندگی می کنیم نامحدود است هنوز چیزهای زیادی هست که باید کشف شوند زیبائی هائی که باید عیان شوند و رازهائی که باید شناخته شوند شما چه نقشی در این برنامه الهی بازی خواهید کرد“.

اولین بار اصطلاح تفکر جانبی با تفکر گریزاندیش (Lateral thinking) را دانشمند بزرگ تفکر، ادوارد دوبونو خلق کرده است. دیونو در این رابطه ۴۵ کتاب به رشته تحریر درآورده که برخی از آنها به ۲۷ زبان ترجمه شده است. جهت آشنائی ابتدائی با تفکر عمودی و جانبی به مثال زیر توجه کنید: فرض کنید می خواهید با ۱۱ و ۸ و ۷ و ۵ و ۴ به عدد ۲۰ برسید در تفکر عمودی ابتدا وقتی به اشکال بالا نگاه می شود همه اشکال و علامت ها به صورت اعداد دیده می شوند.

تفکر عمودی فقط جلوی چشمش را می بیند و به اطراف نگاه نمی کند. ولی در تفکر جانبی سعی می شود از زوایای مختلف به یک پدیده نگاه شود. به طور مثال دیگر تفکر جانبی عدد ۱۱ را نمی بیند بلکه آن را علامت مساوی (=) می بیند و با عدد ۷ و ۸ در تفکر عمودی عدد دیده می شوند ولی در تفکر جانبی می گویند اگر این دو عدد را روی هم بگذارد علامت ضرب (X) دیده می شود پس در تفکر جانبی ۲۰=۴٭۵ اثبات می شود.

در تفکر جانبی گفته می شود اگر دو روش برای انجام کاریوجود دارد شما روش ۵/۲ را به کار ببرید. ولی در تفکر عمودی اگر دو روش برای انجام کاری وجود دارد همان دو روش را برای حل مسئله به کار می برند. به طور مثال سعی کنید که ثابت کنید ”هشت = دوازده“ است. در تفکر عمودی می گویند این مسئله امکان ندارد ولی در تفکر گریزاندیشی و جانبی سعی می شود دوازده را جور دیگر ببینیم. آیا می توانیم قالب های ذهنی دوازده را در ذهن خود بشکنیم. آنگاه دوازده این طور دیده می شود دوازده = عدد هشت.

تفکر عمودی انسان ها را به درون چاله و چاه می اندازد، ولی تفکر جانبی آدم ها را از چاله درمی آورد. تفکر جانبی چیزهائی را به انسان نشان می دهد که دیدنی نیست، نقاشی ها و موسیقی هائی را به انسان نشان می دهد که قبلاً انسان آن را ندیده است. به طور مثال در کتاب ”من و دوست غولم“ اثر شل سیلور استاین قصه ای وجود دارد به نام ”نقاشی نامرئی“ و در این داستان کوتاه می گوید: ”و اینجا ما یک پسر نامرئی می بینیم که توی خانه قشنگ نامرئی اش به یک موش کوچولوئی تکه پنیری نامرئی می دهد، وای چه نقاشی قشنگی! تو هم دوست داری یک نقاشی نامرئی بکشی. نقاشی شل سیلوراستاین یک نقاشی گریزاندیش و جانبی است.

کسی که تفکر جانبی و گریزاندیشی دارد می تواند نگاه های خلاقانه داشته باشد و جملات خلاقانه بگوید. به طور مثال وقتی ایرج حسابی پسر پروفسور و دانشمند بزرگ کشور دکتر حسابی در جلسه قهرمانان صنعت صحبت می کرد می گفت دکتر اعتقاد داشتند که حکومت ها به جای اینکه به مردم دروغ بگویند و وقتی که راست گفتند مردم حرفشان را باور نکنند، بیابند به مردم راست بگویند که اگر یک بار دروغ گفتند مردم حرفشان را باور کنند. این جمله یک تفکر جانبی است. یا پل تورنس پدر خلاقیت می گوید: ”خلاقیت بریدن گوشه ها، خط زدن خطاها، عمیق تر حفر کردن، رفتن به آب های عمیق و اتصال به خورشید است. در آخر جمله تورنس یعنی اعمال به خورشید از تفکر جانبی استفاده شده است و جائی که تورنس می گوید پریدن گوشه ها منظورش این است که هر چیز چهارگوشه ای را گوشه ای را ببریم و از حالت عمودی به جانبی برسیم. حال به این معما توجه کنیم ثابت کنید ۳=۷۱۹ است. در تفکر عمودی اولین چیزی که به ذهن می رسد این است که ۷ را به آن طرف تساوی ببریم یعنی ۳۷=۱۹ و یا اگر عدد یک را جابه جا کنیم ۳۱=۷۹ می شود و یا اگر عدد ۹ را جابه جا کنیم ۳۹=۷۱ می شود ولی تفکر جانبی نمی آید همه حرکت ها را عمودی انجام دهد بلکه یک عدد را برمی دارد و روی ۷ می گذارد و آنگاه جذر به دست می آید. تفکر جانبی می گوید چرا ۷ و ۱، عدد باشند می توان از ترکیب این دو عدد علامت رادیکال را ساخت یعنی: ۳=۹√

حال به معمای زیر جواب دهید: می گویند یک پشه با یک فیل ازدواج می کند ولی بچه آنها توله سگ می شود، چرا؟ در تفکر عمودی چون همه چیز را طبق روال معمول می بیند با خود می گوید حتماً باید وقتی بچه ای می آید، از توی شکم مادرش باشد ولی جواب آن براساس تفکر جانبی این است که بچه شان را از پرورشگاه آوردند، تفکر جانبی تفکری است که به سؤال ها جواب های کلیشه ای نمی دهد مثلاً به این پرسش عمیق فکر کنید یک گاو و یک خر می خواهند از خیابان شلوغ عبور کنند کدام عاقلانه تر عمل می کنند؟ جواب:

خر عاقلانه تر عمل می کند زیرا ابتدا گاو وقتی می خواهد از خیابان عبور کند سرش را می اندازد پائین از خیابان رد می شود ولی خر اول این طرف و آن طرف را نگاه می کند بعد سرش را مثل گاو می اندازد پائین از خیابان رد می شود. در حقیقت این جواب نشان می دهد که خر هم مثل گاو عمل کرده و عقلشان به یک اندازه است ولی این جواب زیرکانه در جواب آمده بود و جواب این سؤال براساس تفکر جانبی و کلیشه ای جواب ندادن به پرسش ها آمده بود. امروزه بسیاری از واژه ها براساس تفکر جانبی تغییر کرده اند به طوری که هم اکنون واژه هائی زیر بر اساس تفکر جانبی و گریزاندیشی بنا شده اند.

تفکر عمودی باعث می شود که انسان ها در چانه تفکر گرفتار شوند. مانند کسی که با ماشین با سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت در حال حرکت است و می خواهد طبیعت را هم بنگرد. می تگویند نیوتن ۲۵ سال از عمر خود را به مطالعه علم کیمیا و پژوهش در راز اکسیرهای اسرارآمیز گذرانده دورانی که برای او هیچ ارزشی نداشته در حقیقت گرفتار تفکر عمودی بوده ولی بعد از آن شروع به تفکر جانبی می کند حال به معمای زیر پاسخ دهید.

”چه طور چهار آدم بزرگ می توانند زیر یک چتر قرار بگیرند و هیچ کدام خیس نشوند؟“

در تفکر عمودی دنیال این پاسخ ها می باشد: ”چتر خیلی بزرگ است“ که در عمل امکانش صعیف است. ”چهار نفر به هم چسبیده اند و یا بالای سر هم ایستاده اند“ که در عمل امکانش ضعیف است. ولی وقتی با تفکر جانبی به مسئله نگاه می کنید دنبال پارامترهائی می گردید که ربطی به چتر ندارند، و جواب جانبی آن این است که ان زمان باران نمی باریده و هوا آفتابی بوده.

لارنس فونتریه از کارگردانان بزرگ سینما در سال ۱۹۹۵ انجمنی را تشکیل می دهد به نام ”دگم های ۹۵“ او در این انجمن هر سال ۱۰ دقیقه فیلم گریزاندیش می سازد و قولش را داده که تا سال ۲۰۲۴ این فیلم ها را بسازد و مردم هم هر سال صف می کشند تا فیلم های او را ببینند، اگر به نام انجمن او دقت شود، دقیقاً اسم انجمنش براساس تفکر جانبی می باشد زیرا دگم کلمه ای است که نشان می دهد که یک شخص خیلی بسته فکر می کند ولی در حقیقت برعکس بسته فکر کردن، عمل می نمایند. فیلم قالب فرشته به بازیگری رابرت دنیرو درباره شخصی است که در حقیقت شیطان و اسمش angel یعنی فرشته بود و همین اسم یعنی قلب فرشته، انسان را به اشتباه می انداخت و فکر می کنیم آنجل شخص فرشته صفت است ولی در پایان فیلم متوجه می شویم که او در حقیقت شیطان بوده است. پس درمی یابیم که انتخاب نام این فیلم براساس تفکر جانبی و گریزاندیش است. در سریال او یک فرشته بود که در ماه مبارک رمضان پخش شد دقیقاً همین مسئله دیده شد. یعنی نام این سریال بر اثر تفکر جانبی گذاشته شده است و همه فکر می کردند که در فیلم، یک فرشته را خواهند دید ولی در حقیقت با شیطان روبه رو شدند. بسیاری از کارگردانان براساس تفکر جانبی فیلم هائی می سازند که تماشاگر هر لحظه احساس کند اشتباه کرده است.

تفکر جانبی، یک نوع دیگراندیشی است، همان طور که پائولوکوئیلیو نویسنده بزرگ برزیلی در زمان جوانی اش عضو انجمن دگراندیشان بود باعث شد که بعدها هم مطالب دگراندیش بنویسد، وقتی براساس تفکر جانبی می اندیشیم می توانید اختراعات و ابتکارهای جدیدی به وجود آورید. فکر کنید شمع هائی ساخته شوند که مثل فندک باشند و درون زیارتگاه ها بگذارند و همانند دستگاه هائی که پول می اندازند نوشابه می دهد، درون این دستگاه هم اگر پول بیندازید شمع روشن شود یا فکر کنید بوقی ساخته شود که اگر شما برای ماشین جلوئی بوق بزنید فقط همان ماشین بفهمد و بقیه از صدای بوق اذیت نشوند. وقتی می خواهید کاری ابتکاری روی یک بوق انجام دهید باید تغییرات ابتکاری عمودی را بنویسید بعد با نگاه و تفکر جانبی ایده های گریزاندیشی بدهید.

حال به این جمله دقت کنید که براساس تفکر جانبی است: ”از این به بعد به جای اینکه بگوئید نمی شود، بگوئید نه می شود“.

همه مثال هائی که گفته شد جهت این مهم بود که روش های تفکر جانبی بر چه اساسی است و اندیشیدن براساس تفکر جانبی باعث خلاقیت ها و ابتکارهای مختلف در ساخت فیلم، نوشتن کتاب و خلق ثروت می شود. حال در پایان فقط یک جمله برای شما خواننده عزیز که تا پایان این مقاله را خوانده اید دارم ”ب ه س ش“.










مجله موفقیت

ادامه مطلب ...

مقایسه تفکر منطقی و تفکر جانبی

گرد آوری و ترجمه: ندا خلفی – کارشناسی ارشد طراحی صنعتی


مطالب این مجموعه، در برگیرنده خلاصه‏ای از مجموعه مقالات منتشر شده در زمینه تفکر جانبی است که به صورت مختصر به گردآوری اطلاعات اولیه در این زمینه پرداخته است.  مطالب در 3 مقاله جداگانه به صورت زیر ارائه شده اند:

 

1-تعریف تفکر جانبی:

این بخش به منظور آشنایی و درک بهتر مفهوم تفکر جانبی به تعریف کلی از این مقوله می‏پردازد.

 

2- مقایسۀ تفکر منطقی و تفکر جانبی :

در این بخش سعی‌ بر این بوده که با مقایسه دو روش تفکر منطقی‌ و جانبی به مزایای استفاده از تفکر جانبی در ارائه‌ ایده‌های خلاق و جدید اشاره شود.

 

3-خلاقیت و تفکر جانبی :

بخش سوم با تمرکز بیشتر به موضوع خلاقیت و مروری بر روش‏ها و تمرین‏های مختلف تفکر جانبی به ارائه ایده‏های جدید و خلاق کمک می‏کند.

 

2- مقایسۀ تفکر منطقی و تفکر جانبی:

"در تفکر منطقی هنگامی‏ که به فکر ارائه ایده برای حل مشکلی هستیم فقط در محدودۀ  موضوع مشکل می‏اندیشیم و به فکر نزدیک‏ترین و ممکن‏ترین راه برای رسیدن به جواب هستیم و به جای ایده‏های متفاوت همیشه به یک جواب درست می‏اندیشیم. ما از دوران مدرسه نیز با این سیستم روبرو بودیم و همیشه سوالاتی که مطرح می‏شدند فقط دارای یک جواب صحیح بودند. در حالی که تفکر جانبی بسیار کمتر از تفکر منطقی به شکل اتوماتیک‏وار عمل می‏کند و یک سویه حرکت نمی‏کند؛ بلکه در این روش تلاش بیشتر و گسترده‏تری در جهت آگاهی صورت می‏گیرد، پس نتایج بزرگتر و بهتری نیز بدست خواهد آمد و بهترین حالت زمانی‏ست که چندین جواب متفاوت برای مشکل پیدا شود.

 

 

تصویر:1   (15-1)

 

در این روش این ذهنیت بوجود می‏آید که با دور شدن از موضوع نیز می‏توان ایده‏های خوبی برای رسیدن به جواب یافت، بر خلاف تفکر منطقی که تلاش آن فقط در جهتی مستقیم برای رسیدن به جواب است." (9-5)

" تفکر جانبی دربارة ادراک است نه منطق و لیکن بدین معنا نیست که تفکر منطقی باید کنار گذاشته شود بلکه باید شدت عمل منطق در سیر تفکر متعادل گردد.

منطق هر شخص نشان‏دهندة ادراک اوست که نحوة برخورد و عمل شخص در موقعیت‏های متفاوت را باعث می‏شود. برای مثال ممکن است، برای رفتار خاص شخصی پاداشی در نظر گرفته شود ولیکن به عنوان رشوه تلقی شود. لذا ادراک هر کس مخصوص خودش بوده و منطق او با دیگران متفاوت است" (1-132)


بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

با ذهن آگاهی فکر از قید های خود ساخته اش رها می شود.

تفکر جانبی شامل استدلال هایی است که در ظاهر معلوم نیستند و شامل ایده هایی است که تنها با استفاده از منطق گام به گام سنتی به دست نمی‌آیند.

تفکر جانبی واژه ای است که توسط ادوارد دبونو (Edward de Bono)، روانشناس، پزشک و نویسنده اهل کشور مالت، مطرح شد. این واژه اولین بار در کتاب دبونو با عنوان «استفاده از تفکر جانبی» که در سال 1967 منتشر گردید ظاهر شد. پس از آن این واژه در واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد که منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است وارد شد.

به عنوان مثال فرض کنید: پدر و پسری سوار بر ماشین خودشان تصادف می‌کنند و پدر جان خود را از دست می‌دهد. پسر را برای جراحی به بیمارستان می‌رسانند اما پزشک جراح می‌گوید که پسر را عمل نمی‌کند چون نمی‌تواند پسر خود را عمل کند. چطور ممکن است؟ ممکن است جوابهایی به نظر شما برسد. مثلاً پدری که جان باخته است پدر ناتنی پسر است. اما اگر بتوانیم ادارکات و مفروضات معمول خود (که جراحان معمولاً مرد هستند) را کنار بگذاریم آنگاه به این نتیجه می‌رسیم که پزشک جراح، می‌تواند مادر پسر مجروح باشد.

تفکر جانبی گونه‌ای از تفکر خلاق است. تفکر خلاق شامل چند تفکر نوع می‌گردد.

در تفکر جانبی سعی می‌شود منطق محاسباتی، منطق استدلالی سنتی و مفروضات و ادراکات تغییر کند و با رویکرد سنت شکنی از زاویه های دیگری به موضوع مورد تفکر و بررسی نگاه شود. البته تفکر جانبی هیچگاه تفکر سنتی را نفی نمی‌کند چه بسا در خیلی از موارد ممکن است به صورت مؤثر بتوانیم از تقکر سنتی استفاده کنیم.

تفکر جانبی فقط در حوزه حل مسئله محدود نمی‌شود و همواره هنگام تفکر قابل استفاده است. تفکر جانبی واژه جدایی از تفکر موازی است و این دو واژه مترداف یکدیگر نیستند. تفکر موازی سعی می‌کند زوایای مختلف مورد نظر تفکر جانبی را همزمان در بررسی مسائل و موضوعات به کار بگیرد. به عنوان مثال تکنیک شش کلاه تفکر برای پیاده سازی تفکر موازی به کار گرفته می‌شود.


ادامه مطلب ...

تفکر جانبی


 آموزش اصول یادگیری ذهن آگاهانه و تفکر جانبی توسط مهندس فرامرز کوثری پژوهشگر علوم موفقیت -www.kowsari.com

شرح تصویر:

در حل مسائل می‌توان مفروضات محیطی و ادراکات خود را تغییر داد و از سنتی که دیگران آن را دنبال می‌کنند تبعیت نکرد. این رویکرد تفکر جانبی نام دارد. موش، سنت معمول در حل معمای مسیریابی را می‌شکند و آن را با روش و ابزار دیگری حل می‌کند.

 


 تعریف تفکر جانبی و یا Lateral Thinking:

 روش های تفکر معطوف به تغییر مفاهیم و ادراک. فرایند حل مسئله به روش های ظاهراً غیر منطقی. 

 

 

تفکر جانبی شامل استدلال هایی است که در ظاهر معلوم نیستند و شامل ایده هایی است که تنها با استفاده از منطق گام به گام سنتی به دست نمی‌آیند.

تفکر جانبی واژه ای است که توسط ادوارد دبونو (Edward de Bono)، روانشناس، پزشک و نویسنده اهل کشور مالت، مطرح شد. این واژه اولین بار در کتاب دبونو با عنوان «استفاده از تفکر جانبی» که در سال 1967 منتشر گردید ظاهر شد. پس از آن این واژه در واژه‌نامه انگلیسی آکسفورد که منبع اصلی واژگان زبان انگلیسی است وارد شد.

به عنوان مثال فرض کنید: پدر و پسری سوار بر ماشین خودشان تصادف می‌کنند و پدر جان خود را از دست می‌دهد. پسر را برای جراحی به بیمارستان می‌رسانند اما پزشک جراح می‌گوید که پسر را عمل نمی‌کند چون نمی‌تواند پسر خود را عمل کند. چطور ممکن است؟ ممکن است جوابهایی به نظر شما برسد. مثلاً پدری که جان باخته است پدر ناتنی پسر است. اما اگر بتوانیم ادارکات و مفروضات معمول خود (که جراحان معمولاً مرد هستند) را کنار بگذاریم آنگاه به این نتیجه می‌رسیم که پزشک جراح، می‌تواند مادر پسر مجروح باشد.

تفکر جانبی گونه‌ای از تفکر خلاق است. تفکر خلاق شامل چند تفکر نوع می‌گردد.

در تفکر جانبی سعی می‌شود منطق محاسباتی، منطق استدلالی سنتی و مفروضات و ادراکات تغییر کند و با رویکرد سنت شکنی از زاویه های دیگری به موضوع مورد تفکر و بررسی نگاه شود. البته تفکر جانبی هیچگاه تفکر سنتی را نفی نمی‌کند چه بسا در خیلی از موارد ممکن است به صورت مؤثر بتوانیم از تقکر سنتی استفاده کنیم.

تفکر جانبی فقط در حوزه حل مسئله محدود نمی‌شود و همواره هنگام تفکر قابل استفاده است. تفکر جانبی واژه جدایی از تفکر موازی است و این دو واژه مترداف یکدیگر نیستند. تفکر موازی سعی می‌کند زوایای مختلف مورد نظر تفکر جانبی را همزمان در بررسی مسائل و موضوعات به کار بگیرد. به عنوان مثال تکنیک شش کلاه تفکر برای پیاده سازی تفکر موازی به کار گرفته می‌شود.

ادامه مطلب ...